زهر
ظاهر
(زَ)
فارسی
[ویرایش]زَهر :(zahr) در گویش گنابادی یعنی کوفت ، مرگ ، وقتی میخواهند به کسی بگویند خفه شو یا در جواب خنده تمسخر آمیز استفاده میشود.
ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- مادة سمی. ؛ ~ هلاهل زهر جانوری افسانهای که گفته شده بسیار کشنده
استعاره
[ویرایش]؛ ~ چشم گرفتن بسیار ترساندن. ؛ ~ مار کردن کنایه از: خوردن (در مقام دشنام و تحقیر)
- ~ ماری کنایه از: مشروب الکلی.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(~.)
ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- شکوفة درخت و گیاه.
جمع
[ویرایش]- ازهار، زهور.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]
|
- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- venom