پرش به محتوا

درگاه:شاهنامه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ویرایش درگاه شاهنامه

شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسه‌ای منظوم در بحر متقارب مثمن محذوف و شامل حدود ۵۰٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین حماسه‌های جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید. محتوای این شاهکار ادبی، اسطوره‌ها، افسانه‌ها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در سدهٔ هفتم است که در چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان خلاصه می‌شوند و به سه بخش اسطوره‌ای (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا فتح ایران توسط اعراب) تقسیم می‌شود.

زمانی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه موجب زنده‌شدن و احیای زبان فارسی شد. یکی از مأخذ مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده‌کرد، شاهنامه ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در ادبیات جهان داشته‌است و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کرده‌اند.

شاهنامه بزرگ‌ترین کتاب به زبان فارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به همهٔ زبان‌های زندهٔ جهان بازگردانی شده‌است. نخستین بار بنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی بازگردانی‌کرد و پس از آن بازگردانی‌های دیگری از شاهنامه (از جمله بازگردانی ژول مل به فرانسوی) انجام‌گرفت. ۲۵ اسفند ۱۳۸۸ پایان هزارهٔ سرایش شاهنامه بود که به این مناسبت، جشن جهانی هزارهٔ شاهنامه با حضور نمایندگان ۱۹۲ کشور عضو یونسکو در پاریس، فرانسه (مقر یونسکو) برگزار شد. هم‌چنین آیین بزرگداشت هزارهٔ شاهنامه در کشورهای گوناگون به بهانهٔ ثبت آن در یونسکو از جمله برلین، آلمان برگزار شد.

بسی رنج بردم در این سال سیعجم زنده کردم بدین پارسی
ویرایش پارسی را پاس بداریم

به جای «منقلب» بگو «دگرگون - آشفته»

ویرایش نوشتار برگزیده
شاهنامه
شاهنامه

حماسه در لغت به معنی دلیری و شجاعت است و در اصطلاح، شعری است داستانی با زمینهٔ قهرمانی، قومی و ملی که حوادثی خارق‌العاده در آن جریان دارد. در این نوع شعر، شاعر، هیچ‌گاه عواطف شخصی خود را در اصل داستان وارد نمی‌کند و آن را به پیروی از امیال خویش تغییر نمی‌دهد. به همین سبب، درسرگذشت یا شرح قهرمانی‌های پهلوانان و شخصیت‌های داستان خود، هرگز دخالت نمی‌ورزد و به نام و کام خود در باب آن‌ها داوری نمی‌کند. شاعر با داستان‌هایی شفاهی و مدون سروکار دارد که در آن‌ها شرح پهلوانی‌ها، عواطف و احساسات مختلف مردم یک روزگار و مظاهر میهن و دوستی و فداکاری و جنگ با تباهی‌ها و سیاهی‌ها آمده است.

در ادبیات ملل از یک دیدگاه دو نوع منظومهٔ حماسی می‌توان یافت. نخست منظومه‌های حماسی طبیعی و ملی که عبارت‌است از نتایج افکار و قرایح و علایق و عواطف یک ملت که در طی قرن‌ها تنها برای بیان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم به وجود آمده است. و منظومه‌های حماسی مصنوع که شاعر خود به ابداع و ابتکار می‌پردازد و داستانی را به وجود می‌اورد. حماسه باید دارای چهار زمینهٔ داستانی، قهرمانی٬ملی و خرق عادت باشد.از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین حماسه‌های ادبیات فارسی می‌توان به شاهنامهٔ فردوسی و نیز داستان‌هایی مانند کوش‌نامه، گرشاسپ‌نامه، فرامرزنامه و برزونامه اشاره کرد. همچنین حماسهٔ حمله حیدری و حمزه‌نامه هم از آثار مهم حماسی-مذهبی فارسی هستند. مهم‌ترین و جامع‌ترین حماسهٔ منثور فارسی مرزبان‌نامه است

ویرایش شاهنامه‌پژوهان‏

میر جلال‌الدین کزازی زاده ۱۳۲۷، استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم و پژوهشگر برجسته ایرانی در زبان و ادبیات فارسی و از چهره‌های ماندگار است. وی مشهور به بهره‌گیری از واژه‌های پارسی سره در نوشته‌ها و گفتار خود است. او عضو هیات امنای بنیاد فردوسی است.
ترجمه او از انه‌اید ویرژیل به فارسی، برنده جایزه کتاب سال ۱۳۶۹ شده‌است و تالیف او، نامه باستان، که تا کنون نه جلد آن به چاپ رسیده‌است، حائز رتبه نخستین پژوهش‌های بنیادین در جشنواره بین‌المللی خوارزمی شده‌است. ادامه...

ویرایش هفت خوان رستم

بود که از بیمش شیر و پیل و دیو را یارای گذشتن بر آن دشت نبود. چون اژدها به آرامگاه خود باز آمد رستم را خفته و رخش را در چرا دید. در شگفت ماند که چگونه کسی به خود دل داده و بر آن دشت گذشته؟ دمان رو به سوی رخش گذاشت.
رخش بی­درنگ به بالین ر و دم افشاند و شیهه زد. رستم از خواب جست و اندیشه­ پیکار در سرش دوید. اما اژدها ناگهان به افسون ناپدید شد. رستم گرد خود به بیابان نظر کرد و چیزی ندید. با رخش تند شد که چرا وی را از خواب باز داشته است و دوباره سر بر بالین گذاشت و بخواب رفت. اژدها باز از تاریکی بیرون آمد.
رخش باز به سوی رستم تاخت و سم بر زمین کوفت و خاک بر افشاند ادامه...

ویرایش داستان‌ها

رستم و سهراب یکی از دردآورترین و غم انگیزترین داستان‌های شاهنامه‌خوانی است. داستان مرگ سهراب جوان را به تصویر می‌کشد که بر اثر جنگ با رستم، به دست پدر کشته می‌شود. ادامه...

ویرایش نوشتارهای برگزیده
ویرایش نگاره برگزیده

خوان سوم: کشته شدن اژدها به دست رستم

ویرایش گفتاورد

شاهنامه فردوسی خردمند، راهنمای من در طول زندگی بوده است.

نادرشاه افشار

ویرایش شخصیت‌ها

سیمرغ پرنده‌ای افسانه‌ای است با دم طاووس،سر و بدن عقاب و پنجه‌های شیر و پرنده‌ای بی مانند در اساطیر ایرانی است.او نقش مهمی در داستان‌های شاهنامه دارد. کنامش کوه اسطوره‌ای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. زال را می‌پرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی می‌کند. به رستم در نبرد با اسفندیار رویین تن یاری می‌رساند.دیگر شاعران پارسی گوی نیز مانند عطار در منطق الطیر سیمرغ را چهرهٔ داستان خود قرار داده‌اند.

«من زبان و نطق مرغان سر بسر/با تو گفتم فهم کن ای بیخبر»
«در میان عاشقان مرغان درند/کز قفس پیش از عجل در می‌پرند»
«جمله را شرح و پیانی دیگر است/زانکه مرغان را زبانی دیگر است»
«پیش سیمرغ آنکسی اکسیر ساخت/کو زبان جملهٔ مرغان شناخت»
عطار نیشابوری

ویرایش رده‌ها
ویرایش آیا می‌دانید

آیا می‌دانید...

ویرایش ویکی‌پروژه‌ها
ویرایش آن‌چه می‌توانید انجام دهید
  • الگوی {{فردوسی}} را به نوشتارهای وابسته با فردوسی و شاهنامه اضافه کنید.
  • الگوی {{درگاه|شاهنامه}} را به نوشتارهای وابسته با شاهنامه اضافه کنید.
  • الگوی {{شاهنامه-خرد}} را به نوشتارهای خرد شاهنامه اضافه کنید.
  • الگوی {{افراد شاهنامه}} را به نوشتارهای مرتبط با شاهنامه اضافه کنید.
  • الگوی {{تمدن شاهنامه}} را به نوشتارهای مرتبط با شاهنامه اضافه کنید.
  • الگوی {{جغرافیای شاهنامه}} را به نوشتارهای مرتبط شاهنامه اضافه کنید.
  • در پروژه‌های شاهنامه همکاری کنید.
  • نوشتارهای خرد شاهنامه را گسترش دهید.
ویرایش فردوسی
پرونده:Paj.jpg

پاژ نام زادگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر حماسه‌سرای ایرانی است و نام روستایی واقع در تقاطع جاده کارده به کلات نادری و ۱۵ کیلومتری شمال شهر مشهد می‌باشد.
در میانه روستای پاژ و در ۷۰۰ متری شمال غرب آن دو تپه باستانی به چشم می‌خورد که به آثار و بقایای پاژ قدیم مربوط می‌باشند و موید پیشینه تاریخی این منطقه در سده‌های نخستین پس از اسلام تا قرن نهم و دهم هجری است.
ادامه...

ویرایش شعر
نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهان‌خدای تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی شبی در جهان شادمان نغنوی
ویرایش درگاه‌های وابسته
ویرایش در دیگر پروژه‌های ویکی‌مدیا