طومار شیخ شرزین
نویسنده(ها) | بهرام بیضایی |
---|---|
تصویرگر(ها) | یلدا کامرانی، آیدین آغداشلو |
کشور | استکهلم، تهران |
زبان | فارسی |
گونه(های) ادبی | فیلمنامه |
ناشر | نشرِ رامین، انتشاراتِ روشنگران و مطالعات زنان |
تاریخ نشر | ۱۳۶۸ |
شمار صفحات | ۸۰ |
شابک | شابک ۹۶۴−۵۵۱۲−۳۴−۴ / ۹۱−۷۹۷۰−۸۲۹−۳ |
از سلسلهٔ مقالات دربارهٔ |
فهرستهای کارها |
---|
دیـگر |
|
|
طومار شیخ شرزین فیلمنامهای فیلمنشده از بهرام بیضایی است از سالِ ۱۳۶۵.
کتاب
[ویرایش]نخستین چاپِ طومار شیخ شرزین در پاییزِ ۱۳۶۸ به وسیلهٔ نشرِ رامین در استکهلم بوده است.[۱][۲] در چاپِ نخستِ انتشاراتِ روشنگران (زمستانِ ۱۳۶۸) جلدِ کتاب را یلدا کامرانی طرّاحی کرد. نقّاشیِ روی جلدِ چاپهای بعدی را آیدین آغداشلو کشیدهاست.[۳][۴]
داستان
[ویرایش]داستانِ فیلمنامه سرگذشتِ دبیری است شرزین-نام از کتابخانهٔ سلطانی.
خلاصه
[ویرایش]داستان در زمان فرمانروایی مغولان یا تاتارها بر ایران میگذرد. یکی از دبیران کتابخانه (عیدی) هنگام سوختن برخی از طومارهای کتابخانه، تصادفاً طوماری از استادش شیخ شرزین مییابد که جهت دادخواهی از صاحبدیوان نوشته بوده. متن طومار بخشی از سرگذشت شرزین پسر روزبهان، دبیر دارالکتّاب سلطانی است که از پسِ نوشتنِ طوماری به نام دارنامه شیوخِ دیگر به او کفر و ارتداد میبندند.
شرزین، چهره اصلی این نمایش که عمیقاً باور به خردورزی دارد، در دارنامه به ستایش خرد پرداخته، یا به گفته خودش: «خرد را به درختی مانند کردم که اگر بپروریش ببالد ورنه بیخ آن خشک شود.» شیوخ حسود که معتقد به تابعیت محض از نوشتههای پیشینیانند، از نوشتههای شرزین که حرف نو گفته خشمگین شده او را مورد بازجویی قرار میدهند. شرزین برای جان به در بردن کارِ خود را به ابن سینا نسبت میدهد؛ ولی سپستر که دارنامه همچون کتاب تازهیابِ ابن سینا مورد استقبال شیوخ و سلطان وقت قرار میگیرد، شرزین در حضور سلطان خستو میشود که دارنامه را خودش نوشتهاست و ….
صاحبدیوان و عیدی که طومارِ شیخ شرزین را یافته بودند، علاقهمند میشوند که از سرنوشتِ او آگاه شوند و به همین سبب سراغِ هر کس که خبری از وی دارد میروند و بخشی از زندگی شرزین را از هر یک از ایشان میشنوند.
به دیگر زبانها
[ویرایش]این فیلمنامه را محمّد آلتونجی با نامِ «صحیفة الشیخ شرزین» به عربی درآورده که سالِ ۱۹۹۴ میلادی در کویت در کتابِ في سبیل الحریة لجوهر مراد و صحیفة الشیخ شرزین لبهرام بیضائي: خمس مسرحیات من زمان الثوره النیابیه (المجلس الوطنی للثقافه و الفنون و الاداب) با کارهایی از غلامحسین ساعدی («جوهر مراد») و دیگران چاپ شدهاست.[۵][۶][۷][۸][۹]
پانویس
[ویرایش]- ↑ http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/555965[پیوند مرده]
- ↑ Tūmār-i shaykh Sharzīn (fīlm'nāma) Stockholms Stadsbibliotek
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۸ اوت ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲ نوامبر ۲۰۱۵.
- ↑ بیضایی، «دربارهٔ آیدین آغداشلو».
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۵ نوامبر ۲۰۱۵.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۵ نوامبر ۲۰۱۵.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۵ نوامبر ۲۰۱۵.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۵ نوامبر ۲۰۱۵.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۳ نوامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۵ نوامبر ۲۰۱۵.
منابع
[ویرایش]- باقرپسند، محمود (بهار ۱۳۸۰). «بانگ خرد». آموزش زبان و ادب فارسی (۵۷): ۴۱–۴۳.
- باقری، خسرو (تابستان ۱۴۰۲). «من میمیرم، ولی دانایی را نمیشود کشت!». نگاه نو (۱۳۸): ۲۱۴−۲۲۷.
- بیضائی، بهرام (۱۳۸۰). طومار شیخ شرزین. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان. شابک ۹۶۴-۵۵۱۲-۳۴-۴.
- بیضایی، بهرام (۱۳۸۷). «دربارهٔ آیدین آغداشلو و هنر او». بخارا (۶۷): ۳۲۲–۳۳۱.
- علیآبادی، همایون (تابستان ۱۳۶۹). «نقد و معرفی کتابهای تازه». کتاب صبح (۷): ۱۵۵−۱۶۳.
- فدایی وشکی، زهره؛ نظری، ماه (بهار ۱۴۰۱). «بررسی نقش تصویرهای مجازی در زبان تصویری و هنری «طومار شیخ شرزین»». تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) (۵۱): ۴۰۶−۴۳۱.
- فی سبیل الحریه ... خمس مسرحیات من زمان الثوره النیابیه، ساعدی، غلامحسین. بیضائی، بهرام. کویت: المجلس الوطنی للثقافه و الفنون و الاداب ۱۹۹۴|سایت سازمان اسناد و کتابخانهٔ ملی جمهوری اسلامی ایران
- Talajooy, Saeed (2015). "Intellectuals as Sacrificial Heroes: A Comparative Study of Bahram Beyzaie and Wole Soyinka". Comparative Literature Studies. 52 (2): 379−408.