What do you think?
Rate this book
256 pages, Hardcover
First published June 30, 2016
"Pain shrinks the heart. This, I believe, is part of the intention. You make a man disappear to silence him but also to narrow the minds of those left behind, to pervert their soul and limit their imagination. When Gadaffi took my father, he placed me in a space not much bigger than the cell Father was in."
«از پنجره دیدمشون. با بولدوزر اومدن و قبرها رو دونه دونه بیرون کشیدن. جنازهها رو سوزوندن و حالا همه میترسن که بهشون دست بزنن.» بعد گفت: «ولی خدا رو شکر، پسرم کنارمه.»
ازش پرسیدم: «جای پسرت امنه؟»
«آره تو اتاقشه. کولر رو تمام مدت روشن گذاشتم» و بعد از مکث ادامه داد: «ولی حالا سه روز شده. من تمام تلاشم رو کردم ولی داره بو میگیره. باید یه جوری زودتر دفنش کنم.»
او با خوشبینی خاصی بهم گفت: «مطمئنم پیداش میکنی. هیچ چیز برای همیشه مخفی نمیمونه.»
میخواستم بگم، عجب حرف چرندی. چه حرف مزخرف چرند و کاملاً بیمعنیای. ولی به جاش گفتم: «البته».