با توجه به شکست اولین تلاشم برای فوئنتس خوانی با کتاب "پوست انداختن" می تونم "آئورا" رو اولین تجربه کارلوس فوئنتس خوانیم ، نویسنده مشهور آمریکای لاتینبا توجه به شکست اولین تلاشم برای فوئنتس خوانی با کتاب "پوست انداختن" می تونم "آئورا" رو اولین تجربه کارلوس فوئنتس خوانیم ، نویسنده مشهور آمریکای لاتین به حساب بیارم. آئورا داستانیست خوشخوان (برخلاف نثر معمول فوئنتس) با حجم بسیار کم ولی کیفیت و کشش فوق العاده زیاد
خواننده هم همراه با فیلیپه برای قبول کار "بازنویسی خاطرات یک ژنرال" وارد منزل قدیمی و تاریک بیوه پیر ژنرال میشه (بخصوص که برای روایت داستان از دوم شخص مفرد استفاده شده) و بعد از دیدن آئورا برادرزاده پیرزن ،تنها چیزی که ادامه ی سکونتش رو براش ممکن میکنه عشق به آئورای زیباست. با هر چه جلوتر رفتن فیلیپه در خوندن خاطرات ،شباهت های این دو شخصیت زن داستان بیشتر نمایان میشه... انگار که آئورا جوانی کورنتسو و کورنتسو پیری آئوراست... پیری کورنتسو و جوانی آئورا چنان در تاریکی منزل و ذهن فیلیپه محو میشه که در نهایت گویی که یکی شده باشند تشخیصشون از هم ناممکن میشه.همین مشخصه ها داستان رو جزو ادبیات سورئال قرار میده...more