چه ایدهٔ اولیهٔ جذابی: یه شیطان و فرشته که با هم کلکل میکنن. اگر یک کلمه در توصیف کتاب بخوام بگم، بانمکه. چقدر طنز خوبی داشت و باهاش خندیدم. فقط یه مچه ایدهٔ اولیهٔ جذابی: یه شیطان و فرشته که با هم کلکل میکنن. اگر یک کلمه در توصیف کتاب بخوام بگم، بانمکه. چقدر طنز خوبی داشت و باهاش خندیدم. فقط یه مشکلی که داشت، چرتوپرتگویی غیرلازم بود. یعنی اگر نصف شخصیتها و شاخ و برگهاش هرس میشد، یکی از باحالترین کتابهایی میشد که خوندم. در کل، خوندنشو دوست داشتم، خوش گذشت. ------------------- یادگاری از کتاب: او تمام تلاشش را میکرد تا انسانها را به دردسر بیاندازد، آخر کارش همین بود. اما دردسرهایی که انسانها خود را به آن میانداختند حتی به ذهن کرولی هم خطور نمیکرد. انگار آدمها استعداد این کار را داشتند و این ویژگی در ذاتشان بود. ... شیطان هیچوقت کسی را وادار به کاری نمیکرد. مجبور نبود که این کار را انجام دهد. برخی از انسانها این موضوع را متوجه نمیشدند. از نظر کرولی جهنم معدن شرارت نبود. درست همانطور که بهشت فوارهی نیکیها نبود. آنها تنها دو بخش مختلف در شطرنج گیتی بودند. جایی که واقعا میتوانستی خیر و شر واقعی را پیدا کنی، ذهن انسانها بود. ... وقتی این همه موضوعات جذاب برای بادگیری هست، چرا باید اون چیزهای خستهکننده رو یاد بگیریم؟ ... نیوتون پولسیفر هیچوقت در زندگی خود هدفی نداشت، تا جایی که به یاد میآورد به چیزی هم اعتقاد نداشت. این موضوع کمی شرم آور بود، چرا که او دوست داشت به چیزی باور داشته باشد. عقیده، مانند یک کمربند ایمنی بود که مردم را در زندگی سر پا نگه میداشت. او دوست داشت به خدای بزرگ اعتقاد داشته باشد، گرچه ترجیح میداد قبل از آن با او صحبت کند. ... دنیا پر از چیزهای باحاله و من هنوز همهٔ اون چیزها رو ندیدم. نمیخوام قبل از اینکه این اتفاق بیافته، دنیا به پایان برسه. ... نمیفهمم چرا باید انسانها رو اینطوری خلق کرد و بعد بابت کارهایی که انجام میدن ناراحت شد. به هرحال، اگه به مردم نگید که وقتی بمیرن همه چیز درست میشه شاید تا وقتی زنده هستن سعی کنن اوضاع رو درست کنن....more
چقدر خلاقانه بود ایدهی دنیای زیرین. یک سوم اول کتاب رو خیلی دوست داشتم. با ریچارد ارتباط خوبی برقرار کرده بودم و همه چیز داشت جالب پیش میرفت. در ادامچقدر خلاقانه بود ایدهی دنیای زیرین. یک سوم اول کتاب رو خیلی دوست داشتم. با ریچارد ارتباط خوبی برقرار کرده بودم و همه چیز داشت جالب پیش میرفت. در ادامه اما شدت فانتزی بودن داستان بیشتر از سلیقهی من شد. یه جورایی حس میکردم مخاطب داستان یک چیزی بین کودک درون و بزرگسال درونم یا شاید نه این و نه اونه، و مانع میشد بتونم با یه بخش وجودم دنبال کنم و لذت ببرم.
نیمهی دوم کتاب دیگه نه با داستان چندان ارتباطم حفظ شده بود و نه با شخصیتهای جدید. یک سوم آخر دیگه روند داستان کاملا قابل پیشبینی شد و حوصلهم سر رفت.
از بازی با نمادها و ایدهی کلی خوشم اومد اما در مجموع انتظار بیشتری داشتم. ------------------------ یادگاری از کتاب: نمیدانست کاری باید بکند یا نه. نمیدانست او را بخواهد یا نه. نمیدانست میخواهد یا نه و به این نتیجه رسید که واقعا نمیداند. ... دلش میخواست کسی او را بغل کند و بگوید همه چیز درست میشود، که خیلی زود حالش بهتر میشود. ... انتظار کشیدن، هم ظلم در حق زمان آینده بود و هم لحظاتی که در حال دور ریخته میشدند. ... گاهی وقتها کاری از دست آدم برنمیآید. ... - با کس دیگهای آشنا شدی؟ - نه، هیچکس. فقط خودم عوض شدم. همین. ... تا به حال چیزی بوده که دلت بخوادش؟ بعد بفهمی اون چیزی نبوده که واقعا دلت میخواسته؟...more
خوانش سوم چقدر احساسات هری برام قابل درکه. عالی عالی عالی. -------------------- یادگاری از کتاب: در آن لحظه تصمیمگیری دربارهی اینکه میخواهد در کنار دیگرخوانش سوم چقدر احساسات هری برام قابل درکه. عالی عالی عالی. -------------------- یادگاری از کتاب: در آن لحظه تصمیمگیری دربارهی اینکه میخواهد در کنار دیگران باشد یا نه برایش دشوار بود. هر وقت در جمع دیگران بود دلش میخواست از آنها دور شود و هرگاه تنها بود میخواست در کنار دیگران باشد. ... نمیدانست آیا ممکن است بتواند بار دیگری شادی را احساس کند. •••••••••••••••••••• خوانش دوم هیچ کلمهای وجود ندارد که با آن بتوانم احساسم را به مجموعهی هری پاتر بیان کنم. جلد پنجم را برای دومین بار خواندم. ستارههای واقعی این کتاب در شکل و واژه نگنجد! همین! ----------------------------- جملات ماندگار کتاب: اغلب بیاعتنایی و غفلت، خیلی بیشتر از بیزاری آشکار، باعث خسارت و زیان میشه. ... جوونها نمیتونن بفهمن که پیرها چه احساسی دارن و چه فکرهایی میکنن، ولی مسنها اگه حال و هوای جوونی رو فراموش کنن، مقصرن. ... جای زخم افکار از جای هر زخم دیگری عمیقتر است....more
شروع جذابی داشت: هر سال یکی از بچههای شهر رو به عنوان قربانی به جادوگر میدن. کنجکاو میشیم که جادوگر کیه؟ واقعیت چیه؟ اما در ادامه... شخصیتها واقعا شروع جذابی داشت: هر سال یکی از بچههای شهر رو به عنوان قربانی به جادوگر میدن. کنجکاو میشیم که جادوگر کیه؟ واقعیت چیه؟ اما در ادامه... شخصیتها واقعا برام گنگ بودن و هیچ تصویری از چیزی که خوندم توی ذهنم ندارم. بیشتر از چیزی که سلیقهی منه نمادین بود. چیزی که در مورد کتاب دوست داشتم این بود که تصوری متضاد با چیزهایی که معمولا منفی دونسته میشه مثل جادوگر، اژدها، هیولا، کلاغ و غیره ایجاد میکرد. این کتاب داستانش مقداری کودکانه و فاقد پیچیدگی بود که شاید برای بزرگسالان کمتر جذاب باشه و از طرف دیگه، اونقدر نمادین بود که شاید بچهها کمی سخت باهاش ارتباط برقرار کنن. میتونست کوتاهتر باشه. ---------------------- یادگاری از کتاب: یا یکی رو قربانی کن یا همه رو. این قانون دنیاس. ما هر کاری هم بکنیم نمیتونیم عوضش کنیم. ... اندوه و خاطراتش را بلعید. طوری آنها را دفن کرد که دیگر پیدایشان نکند؛ یا با خودش اینطور فکر میکرد. ... - مرگ همیشه ناگهانیه. + حتی وقتی نیست. ... ما امیدهای بسیاری داشتیم... او ما را ناامید کرد. ... خیلی چیزها بودند که پرواز کردند: اسمها، خاطرهها و چیزهایی که دربارهی خودش میدانست. ... حداقلش این بود که فیریان هیچوقت در جواب سوالهای لونا نه طفره میرفت و نه مبهمگویی میکرد....more
جلد سوم داستان رو کمتر دوست داشتم اما در کل اون طعم پرتقالهای کورین توی کل فضای سه جلد جاری بود. اینکه نفر اول کتاب و هیروی اصلی یه دختربچه بود رو دوجلد سوم داستان رو کمتر دوست داشتم اما در کل اون طعم پرتقالهای کورین توی کل فضای سه جلد جاری بود. اینکه نفر اول کتاب و هیروی اصلی یه دختربچه بود رو دوست داشتم و به نظرم این سهگانه میتونه انتخاب خوبی برای بچههای حدودا ۹ تا ۱۲ سال باشه. با همهی بالا و پایینهایی که داشت خوشحالم خوندمش.
داستان جذاب این کتاب در مورد پسریه که غمگین و بیهدف روی یه پل قدم میزنه که درست تو نقطهای که توی افکارش غرقه، با یک صحنهی عجیب مواجه میشه که با عداستان جذاب این کتاب در مورد پسریه که غمگین و بیهدف روی یه پل قدم میزنه که درست تو نقطهای که توی افکارش غرقه، با یک صحنهی عجیب مواجه میشه که با عقل جور درنمیاد! و این سرآغاز یک ماجرای اسرارآمیز و هیجانانگیزه. نحوهی داستانپردازی برام خیلی دلچسب بود و با همین یک جلد کاملا با شخصیتها ارتباط برقرار کردم و دوستشون دارم. بیصبرانه منتظرم جلدهای بعد و خوندن ادامهی داستانم....more
داستان ادامهی جلد یک، در مورد دختریه به اسم کورین که با پدر و دوستانش تو یه جزیره در حاشیهی جنگلی اسرارآمیز زندگی میکنه... تو این جلد، ماجراها پیچیدداستان ادامهی جلد یک، در مورد دختریه به اسم کورین که با پدر و دوستانش تو یه جزیره در حاشیهی جنگلی اسرارآمیز زندگی میکنه... تو این جلد، ماجراها پیچیدهتر میشه و بعضی گرههای داستان باز میشه. قسمتهای خشکی رو بیشتر از دریا دوست داشتم. در مجموع من فانتزی خفیف رو بیشتر میپسندم و شاید به همین دلیل از جلد اول بیشتر خوشم اومد. مشتاقم جلد سوم رو بخونم. -------------------- یادگاری از کتاب: درسته. ما نمیتونیم انتخاب کنیم که با چه کسایی همخون باشیم. اما میتونیم انتخاب کنیم که با هم چطور رفتار کنیم. مثل گیاههای تو میمونه. تو اونهایی که دارن پژمرده میشن رو هرس میکنی و به اونهایی که میتونن میوه بدن، میدون میدی. عشق اینجوری عمل میکنه. وقتی اونهایی که عاشقشونیم وارد اتاقی میشن، بدون اینکه سرمون رو بلند کنیم حسشون میکنیم. این ارتباطهاییه که بهشون میدون میدیم. ... تو هیچجا نمیری پسر. ما همیشه با هم میمونیم. فقط باید همینجا وایستی و بذاری سرت داد بزنم. ... مهم نیست بقیه چه فکری دربارهی تو میکنن. تنها چیزی که مهمه، اینه که تو دربارهی خودت چه فکری میکنی. ... باید چیزهایی رو یادش بیاریم که عاشقشون بوده. اونوقت دیگه نمیترسه....more
داستان کتاب در مورد سه دختر اسرارآمیزه که به دلایلی که بعدا بهتر متوجه میشیم، همیشه توسط مدیرشون تنبیه میشن. در نگاه اول این دخترها به نظر شر و دردسداستان کتاب در مورد سه دختر اسرارآمیزه که به دلایلی که بعدا بهتر متوجه میشیم، همیشه توسط مدیرشون تنبیه میشن. در نگاه اول این دخترها به نظر شر و دردسرساز میان ولی چیزی نمیگذره که میبینیم ماجرا چیز دیگهایه. داستان اصلی خیلی مرموز و هیجانانگیزه با چاشنی دلهره. با اینکه یه جاهایی تصویرسازیهای کتاب جوریه که تصور کردنش سخته، ولی در عوض شخصیتهای کتاب خیلی بکر، بامزه و دوستداشتنیان. نقاشیهای کتاب هم خیلی خوبن و کاش بیشتر بود. + ترجمه واقعا روون و عالی. ---------------------- یادگاری از کتاب: همه توی زندگیشون روزهای سخت دارن و اینجور روزها تا ابد باقی نمیمونن!...more
داستان از جایی شروع میشه که کندرا و ست قراره مدتی رو پیش پدربزرگ و مادربزرگشون بگذرونن ولی اونجا یه خونه معمولی نیست و رازهایی داره... روند داستان رو داستان از جایی شروع میشه که کندرا و ست قراره مدتی رو پیش پدربزرگ و مادربزرگشون بگذرونن ولی اونجا یه خونه معمولی نیست و رازهایی داره... روند داستان رو دوست داشتم ولی توی ژانر فانتزی ترجیح من اینه که در کنار خلق یک فضای تازه، روی شخصیتها بیشتر کار بشه که در این مورد کتاب متوسط بود و جای پرداخت بهتر داشت. تصویرسازی نیز همچنین. طنز کلام نویسنده بامزه بود. چندان مطمئن نیستم جلدهای بعدی رو بخونم. در کل متوسط اما خوب بود. -------------------- یادگاری از کتاب: ترس خواهرش بر شجاعت او میافزود. میتوانست به جای اینکه خودش بترسد، خواهرش را مسخره کند. ... اینجا فقط وقتی ترسناکه که وارد جایی بشی که نباید بشی. ... فکر کنم اون شروع یه پایان بود. ... - میخواد در برابر حقیقت ازمون محافظت کنه. + من همیشه شک داشتم که دروغ اصلا بتونه از چیزی محافظت کنه. ... بهتره نگران حل کردن مشکل باشیم تا سرزنش کردن خودمون. ... ترجیح میدم همه چی رو اونطور که هست ببینم. ... شب سرنوشتسازی که به نظر پایان مشکلاتش میرسید، ظاهرا آغاز آنها بود....more
من بعد از دیدن فصل اول سریال ویچر این جلد رو خوندم و با اینکه میدونستم کلیت داستان در مورد چیه بازم گیج میشدم و نتونستم با داستان و شخصیتهاش ارتباطمن بعد از دیدن فصل اول سریال ویچر این جلد رو خوندم و با اینکه میدونستم کلیت داستان در مورد چیه بازم گیج میشدم و نتونستم با داستان و شخصیتهاش ارتباط برقرار کنم. نیمهی اول باز بهتر بود اما هر چی جلوتر رفت، از هم گسیختگی فضای داستان بیشتر به چشمم میومد. این ناپیوستگی در حدی بود که اگر الان بخوام بگم داستان در مورد چی بود، میتونم بگم یه ویچر بود که جاهای مختلفی سفر میکرد و با آدمها یا غیرآدمهایی که درکی ازشون ندارم هممسیر میشد. توصیفات کتاب متوسط بود و شاید اگر سریال رو ندیده بودم هیچ تصویری تو ذهنم شکل نمیگرفت. در کل علاقهمند نشدم ادامهی مجموعه رو بخونم. --------------------- یادگاری از کتاب: بدی بدیه، استرگوبور. کمتر، بیشتر، متوسط، همهش یکیه. تناسبها تغییر میکنن، مرزها از بین میرن. من يه زاهد پرهیزکار نیستم، در زندگیم فقط خوبی نکردم؛ اما اگر قرار باشه بین دو بدی یکی رو انتخاب کنم، ترجیح میدم که اصلا انتخاب نکنم. ... - در مقایسه با جادوگرهای دیگه، اون عوضیهای مغرور، ینفر خود مهربانی و محبته. + انگار داری میگی که یه عقرب خوشگلتر از یه عنکبوته؛ چون دم خیلی قشنگی داره....more
داستان ادامهی دو جلد قبلی، در مورد دختری به اسم کارا ست که با پدرش از آمریکا به ژاپن اومده و با مسائل مرموزی درگیر میشن، روابط دوستی عمیقی ایجاد میداستان ادامهی دو جلد قبلی، در مورد دختری به اسم کارا ست که با پدرش از آمریکا به ژاپن اومده و با مسائل مرموزی درگیر میشن، روابط دوستی عمیقی ایجاد میکنه و هیجانش منو تا انتها با خودش کشوند. کتاب سوم رو یه کم کمتر از دو جلد قبلی دوست داشتم. احساس میکردم این داستان پتانسیل پرداخت بیشتری داشت و نویسنده یه مقدار با عجله تمومش کرد. در واقع جزء معدود کتابایی بود که ترجیح میدادم نویسنده داستانو طولانیتر کنه! با وجود جذابیت داستان، بیم و امید و کششی که داشت، به خاطر یه سری سوالهایی که برام بیجواب موند امتیازمو از ۴.۵ به پایین گرد کردم. با این حال در کل برام مجموعهی خیلی جذابی بود و علاقهمند شدم کتابای این سبکی بیشتر بخونم. + دقت کنید جلد پنج و شش در واقع با هم یک جلده یعنی جلد سوم. ---------- یادگاری از کتاب: اگه با پاهای خودت بیرون نری، دنیای پشت پنجره فرقی با نقاشی نداره. ... در دنیا چیزهایی وجود دارن که حتی اگر ببینیدشون هم باز بعیده درکشون کنید. تعادلی ظریف بین زمین و آسمان، بین جسم و ذهن، بین دیدنیها و نادیدنیها. و برای نادیدنیها باید ایمان و اعتقاد داشته باشین. ... آدم حق انتخاب نداره. آدم نمیتونه تصمیم بگیره عاشق کسی نشه. مثل این میمونه که سعی کنی جلوی طلوع خورشید یا اومدن بهار رو بگیری. ممکنه اینطوری تظاهر کنیم، اما واقعا حق انتخابی نداریم....more
شخصیت سوفی و غول بزرگ مهربان خیلی زیاد دوستداشتنی و شیرین بودن و من مجذوب نحوهی روایت داستان از نشر ماهآوا شدم. احساس میکردم یه دختربچهام که دارهشخصیت سوفی و غول بزرگ مهربان خیلی زیاد دوستداشتنی و شیرین بودن و من مجذوب نحوهی روایت داستان از نشر ماهآوا شدم. احساس میکردم یه دختربچهام که داره به یه قصهی جذاب بانمک گوش میده. امتیازم بهش ۵ بود تا یک چهارم نهایی کتاب که یه مقدار از فاز اصلی خارج و جذابیتش برای دختر کوچولوی درونم کم شد. در مجموع خیلی دوستش داشتم و توصیه میکنم اگر قصد خوندنشو دارید، نسخهی صوتیش رو از ماهآوا بگیرید و گوش بدین. اولیپن بار بود که به نظرم نسخهی صوتی یه کتاب از متنیشم بهتر بود....more
داستان ادامهی جلد اول، در مورد دختری به اسم کارا ست که با پدرش از آمریکا به ژاپن اومده و با وجود همه مسائلی که تو جلد اول پیش اومد، تصمیم میگیرن اونداستان ادامهی جلد اول، در مورد دختری به اسم کارا ست که با پدرش از آمریکا به ژاپن اومده و با وجود همه مسائلی که تو جلد اول پیش اومد، تصمیم میگیرن اونجا بمونن و چیزهای جدیدی اتفاق میافته که خیلی زیاد هیجانانگیزه... کتاب دوم از کتاب اول هم برام جذابتر بود و یه لحظاتی احساس میکردم ضربان قلبم روی صده! شخصیتها تو این جلد ملموستر میشن و چون آدم بهشون علاقهمند میشه استرس بالاتر بود. یه نفس خوندمش و بیصبرانه منتظرم برم سراغ جلد بعدی. توضیح افسانههای ژاپنی، داستان رو اسرارآمیزتر و مرموزتر میکنه. + دقت کنید جلد سه و چهار در واقع با هم یک جلده یعنی جلد دوم....more
داستان در مورد دختری به نام کاراست که با پدرش از آمریکا به ژاپن سفر کردن تا بتونن زندگی جدیدی رو شروع کنن و کارا تحصیلاتش رو در ژاپن ادامه بده که ماجرداستان در مورد دختری به نام کاراست که با پدرش از آمریکا به ژاپن سفر کردن تا بتونن زندگی جدیدی رو شروع کنن و کارا تحصیلاتش رو در ژاپن ادامه بده که ماجراهای عجیبی شروع میشه... این کتاب خیلی عالی داستان جذابی رو روایت میکنه که رگههایی از ترس و اضطراب رو لابهلای محیط اسرارآمیزش برای خواننده ایجاد میکنه. توصیفی که از محیط ژاپن و فرهنگش داشت هم برام جالب بود. واقعیتش من از خوندنش خیلی زیاد لذت بردم و دوست داشتم بهش ۴.۵ بدم اما چون از نظر شخصیتپردازی یه مقدار میتونست بیشتر پیش بره به پایین گردش کردم. + ترجمه کتاب خیلی خوب بود و به روون پیش رفتن داستان کمک میکرد. + دقت کنید جلد یک و دو در واقع با هم یک جلده.
بعدنوشت: بعد از اینکه جلد دوم رو خوندم دیدم با توجه به اینکه کتاب مجموعه سه جلدیه، طبیعی بوده که تمام شخصیتپردازیش رو توی جلد اول انجام نده و برگشتم به کتاب اول هم پنج ستاره دادم....more
خیلی فکر کردم چی بنویسم ولی به نظرم اومد واژهها برای بیان حسم نسبت به این کتاب و کل مجموعه کاملا ناکافیان. بهترین و غیرتکراریترین و الهامبخشترین.خیلی فکر کردم چی بنویسم ولی به نظرم اومد واژهها برای بیان حسم نسبت به این کتاب و کل مجموعه کاملا ناکافیان. بهترین و غیرتکراریترین و الهامبخشترین... خوندن نسخه انگلیسیش هم جذاب بود اما فارسیشم چیزی کم نداشت. سومین بار بود. --------------------- یادگاری از کتاب: There are some things you can’t share without ending up liking each other, and knocking out a twelve-foot mountain troll is one of them. ... Always the innocent are the first victims... ... Fear of a name increases fear of the thing itself. ... "The truth.” Dumbledore sighed. “It is a beautiful and terrible thing, and should therefore be treated with great caution." ... Even though the person who loved us is gone, will give us some protection forever. ... It takes a great deal of bravery to stand up to our enemies, but just as much to stand up to our friends....more
داستان در مورد پسری به اسم کانره که شبها درگیر کابوسی میشه که ظاهرا ربطی به زندگی واقعیش نداره و اینقدر تکرار شده که بهش عادت کرده تا اینکه یه کابوداستان در مورد پسری به اسم کانره که شبها درگیر کابوسی میشه که ظاهرا ربطی به زندگی واقعیش نداره و اینقدر تکرار شده که بهش عادت کرده تا اینکه یه کابوس جدید از راه میرسه، یه هیولا و این آغاز ماجراست... با اینکه داستان از زبان راوی روایت میشه، آدم حس میکنه از زاویهی دید کانره که به نظرم این کار آسونی نیست. سبک روایت داستان رو خیلی دوست داشتم. شخصیتپردازیها گرچه میتونست کاملتر باشه ولی برای داستانی که نویسنده قصد گفتنش رو داشت، کافی به نظر میرسید. این کتاب تو نحوهی داستانگویی هم خیلی خلاق بود. تعریف کردن داستانهایی که به نظر میومد هیچ ربطی به خط اصلی ماجرا نداره ولی در عین بیربط بودن کاملا مرتبطه و به چالش کشیدن قضاوتهای اخلاقی رو فوقالعاده انجام داده بود. نوع رفتار مامان کانر و به طور کلی واکنش شخصیتها عمیق و پخته بود و یک دنیا حرف تو خودش داشت. شاید ظاهرا داستان کتاب، فانتزی و مناسب نوجوونها باشه اما زبان استعاری داستان، اون رو از هر سن و سلیقهای فراتر میبرد. به نظرم خوبه هر کس یک بار این کتاب رو بخونه، خودم باز هم خواهم خوندش. + توصیه میکنم نسخهی انگلیسیش رو بخونید. هم لطف دیگهای داشت و برای من جاهایی که چک میکردم با نسخهی فارسیش (ترجمه رباب پورعسگر) از نظر نوع بیان قابل مقایسه نبود و هم اینکه زبان نسبتا سادهای داره. اینقدر جذاب بود که نیمهی دوم کتاب رو یک سره خوندم. + امتیازم بهش ۴.۵ بود که به بالا گرد کردم. ------------------- یادگاری از کتاب: Stories are the wildest things of all, the monster rumbled. Stories chase and bite and hunt. ... Sometimes people need to lie to themselves most of all. ... I don’t understand. Who’s the good guy here? There is not always a good guy. Nor is there always a bad one. Most people are somewhere inbetween. ... Many things that are true feel like a cheat. ... Belief is half of healing. ... You do not write your life with words, the monster said. You write it with actions. What you think is not important. It is only important what you do....more
داستان با نبرد آخر به اوج میرسه اما این پایان غافلگیریهای کتاب نیست. پایانبندی ماجرا بسیار خلاقانه و جالب بود. با یه لبخند کتاب رو تموم کردم. امتیاداستان با نبرد آخر به اوج میرسه اما این پایان غافلگیریهای کتاب نیست. پایانبندی ماجرا بسیار خلاقانه و جالب بود. با یه لبخند کتاب رو تموم کردم. امتیازم به جلد آخر ۴.۵ بود....more
پیچیدگی داستان بیشتر شد و علیرغم روند آرومش، غافلگیریهای خودشو داشت. اگر اتفاق آخر این جلد رو حدس نزده بودم بهش ۵ میدادم. نقطه قوت این جلد، خاکستریپیچیدگی داستان بیشتر شد و علیرغم روند آرومش، غافلگیریهای خودشو داشت. اگر اتفاق آخر این جلد رو حدس نزده بودم بهش ۵ میدادم. نقطه قوت این جلد، خاکستری کردن شخصیتا و خروج از حالت سیاه و سفید بود....more