ویکیپدیا:قهوهخانه/بایگانی ۴۲
بایگانیها |
---|
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰
۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰ ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰ ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰ ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰ ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵، ۵۶، ۵۷، ۵۸، ۵۹، ۶۰ ۶۱، ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۶۵، ۶۶، ۶۷، ۶۸، ۶۹، ۷۰ ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴، ۷۵، ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۷۹، ۸۰ ۸۱، ۸۲، ۸۳، ۸۴، ۸۵، ۸۶، ۸۷، ۸۸، ۸۹، ۹۰ ۹۱، ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۵، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹، ۱۰۰ ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۳، ۱۰۴، ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷، ۱۰۸، ۱۰۹، ۱۱۰ ۱۱۱، ۱۱۲، ۱۱۳، ۱۱۴، ۱۱۵، ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰ ۱۲۱، ۱۲۲، ۱۲۳
|
پروژههای دانشجویی
[ویرایش]برای تذکر دادن فلهای به کاربران فلهای، میتوانید از الگوهای موجود در رده:الگوهای مربوط به تازهکاران به خصوص الگو:نوشتار نامناسب استفاده کنید. راستی منشاء کاربران پروژهای این ترم را پیدا کردم: دانشگاه شریفی هستند.--Taranet ۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۱ (UTC)
- ۴۸ ساعت فرصت خواستند که پروژه را به استادشان نشان دهند؟!؟!؟!؟؟! -- احسان ۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)
- موضوع/موضوعات پروژهها چیست؟
صادق
ب ۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۵ (UTC)
- موضوع/موضوعات پروژهها چیست؟
- یک نمونه را در صفحه بحث من ببینید یا تاریخچه دی وی دی و دی وی دی رام. --احسان ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۸ (UTC)
مشکل اینجاست که بعضی اصلاً پاسخی نمیدهند و فقط کار خود را میکنند! مانند : بازیهای منصفانه. --مهدی.غ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۳ (UTC)
- موضوع مقالهها علوم کامپیوتر و ریاضیات گسسته/ریاضیات جدید است.--Taranet ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)
- من فکر میکنم باید از لیبل های تاریخ دار استفاده کرد. مثلا اگر تا ۱۵ روز لحن یا منبع بهبود پیدا نکرد. مطالب بدون منبع یا نادانشنامهای حذف میگردد. بطوریکه هم کاربر رنجیده نشود و هم به سمت ویکینویسی (دانشنامهای) سوق داده شود. بنظر من کاربری که دست به ویرایش بزند و دو هفته دوام بیاورد، ماندنی خواهد شد.؛) من هنوزم معتقدم باید یک «کارگاه آموزشی» در اینجا راه انداخت. در همه جا، هر پروژهای استاد راهنما میخواهد.
صادق
ب ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۲ (UTC)
- من فکر میکنم باید از لیبل های تاریخ دار استفاده کرد. مثلا اگر تا ۱۵ روز لحن یا منبع بهبود پیدا نکرد. مطالب بدون منبع یا نادانشنامهای حذف میگردد. بطوریکه هم کاربر رنجیده نشود و هم به سمت ویکینویسی (دانشنامهای) سوق داده شود. بنظر من کاربری که دست به ویرایش بزند و دو هفته دوام بیاورد، ماندنی خواهد شد.؛) من هنوزم معتقدم باید یک «کارگاه آموزشی» در اینجا راه انداخت. در همه جا، هر پروژهای استاد راهنما میخواهد.
- موضوع مقالهها علوم کامپیوتر و ریاضیات گسسته/ریاضیات جدید است.--Taranet ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)
«توصیههای ایمنی را جدی بگیریم»
[ویرایش]نگرانی Taranet و دیگر دوستان سخت موضوعیت میدارد. به نظر میرسد که باید بندی به وپ:نیست بیفزاییم و توضیح دهیم که ویکیپدیا جایی برای تحویل پروژهٔ کلاس درس نیست. به نظرم باید تا این مقالهها ویکیپدیا را کپکوار فرا نگرفتهاند از طریق ویژه:Newpages و ویژه:Contributions/newbies داغشان زنیم و کمی بعد نابودشان کنیم. بهآفرید ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۳۷ (UTC)
- درود به آفرید عزیز. اما من معتقدم بجای «نیست» نمودن کاربران دانشجو و پژوهنده جدید و عزیزمان، بندهایی را به راههای کنترل و آموزشی بیافزاییم. اتفاقا یکی از اهداف ویکی و مخصوصا ویکیهای لوکال، تماس و دعوت از مدارس و دانشگاهها و پژوهندگان برای انجام پروژههایشان در ویکی است. اما برچسب زدن فکر خوبیست اما برای اصلاح و ویرایش. از الان نابود شده فرضشان نکنید.:-)
صادق
ب ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)- من یکی از همین دانشجویان هستم و به قدری تازهکارم که در نوشتن همین پیام هم سردرگمم. اما، نخست این که زمان ما برای ارائهی چهار مقاله در همان موضوعاتی که Taranet گفت چند ماه بوده نه چهل و هشت ساعت! دوم هم آن که هدف از دادن چنین پروژهای به ما همانا اغنای ویکیپدیای فارسی بوده و بر رعایت استانداردهای ویکیپدیا بسیار تأکید شده و مطمئن باشید صفحهای که احسان به آن پیوند داده صفر هم نمیگیرد! غرض این که چرا به همین راحتی میگویید ویکیپدیا نباید جایی برای پروژههای دانشجویی باشد؟ در مقابل ایجاد چند مقاله خراب، چندین مقاله خوب به ویکیپدیای فارسی افزوده میشود و مهمتر از آن چندیدن دانشجوی رشته کامپیوتر پایشان به ویکیپدیای فارسی باز میشود.محسن مهدوی ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۵ (UTC)
- با نظرات محسن مهدوی و صادق موافقم. اگر ده درصد این دانشجویان بعضا سخت کوش و بعضا بازیگوش را هم بتوانیم در اینجا نمک گیر کنیم دستاورد بزرگی است. البته نباید فراموش کرد که تمیزکاری بعد از تحویل پروژه آنها خود پروژه ای است! -- احسان ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۲ (UTC)
- جدیدا بعضی از دانشجویان از نسخه انگلیسی مقالات در ویکیپدیای انگلیسی ترجمه می کنند و با توجه به همین موضوع مقالات خوبی هم می شوند مانند این که کمی تمیزکاری می خواست و من شدیدا از این موضوع حمایت می کنم امیرΣυζήτηση ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۸ (UTC)
- با نظرات محسن مهدوی و صادق موافقم. اگر ده درصد این دانشجویان بعضا سخت کوش و بعضا بازیگوش را هم بتوانیم در اینجا نمک گیر کنیم دستاورد بزرگی است. البته نباید فراموش کرد که تمیزکاری بعد از تحویل پروژه آنها خود پروژه ای است! -- احسان ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۲ (UTC)
- من یکی از همین دانشجویان هستم و به قدری تازهکارم که در نوشتن همین پیام هم سردرگمم. اما، نخست این که زمان ما برای ارائهی چهار مقاله در همان موضوعاتی که Taranet گفت چند ماه بوده نه چهل و هشت ساعت! دوم هم آن که هدف از دادن چنین پروژهای به ما همانا اغنای ویکیپدیای فارسی بوده و بر رعایت استانداردهای ویکیپدیا بسیار تأکید شده و مطمئن باشید صفحهای که احسان به آن پیوند داده صفر هم نمیگیرد! غرض این که چرا به همین راحتی میگویید ویکیپدیا نباید جایی برای پروژههای دانشجویی باشد؟ در مقابل ایجاد چند مقاله خراب، چندین مقاله خوب به ویکیپدیای فارسی افزوده میشود و مهمتر از آن چندیدن دانشجوی رشته کامپیوتر پایشان به ویکیپدیای فارسی باز میشود.محسن مهدوی ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۵ (UTC)
من نیز با با نظرات محسن مهدوی و صادق و احسان و امیر موافقم. --Wayiran (ب) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۰۰ (UTC)
- نگرانی اصلی ایجاد مقالات تحقیق دست اول یا کپی یا منبع نامناسب میباشد که مخالف سیاستها است وگر نه استفاده از اطلاعات هر فردی برای ویکیپدیا مفید است اینجا خیلیها دانشجو هستند و خیلیها از زمان دانشجویی عضو ویکیپدیا بودهاند و اکنون دیگر دانشجو نیستند. مهدی.غ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۲ (UTC)
- ضمن اینکه کلی وقت و انرژی کاربران ویکیپدیا برای یافتن و برچسب زدن و آموزش دادن به دانشجویان این استاد محترم از بین میرود.--Taranet ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۲۵ (UTC)
توسعه
[ویرایش]- تارا و مهدی عزیز، کاملا حق با شماست، اما فراموش نکنیم که همه روزی همینگونه تازهوارد بودیم و ای بسا هنوز هم. خود من هفته اول با برخوردهای تند برخی از کاربران در حال ترک ویکی بودم. البته چیزی را از دست نمیدادید؛) و تا مدتها و هنوز هم حوصله نکردهام تمام سیاستها را بخوانم که البته ایراد از صفحه بندی و بی نظمی سیاستها هم هست.
- بنظر بنده، اصلا ویکی بدون آموزش به هیچ جایی نمیرسد و باید مدتها در همین جایی که هستیم درجا بزنیم. با این رشد «کاربران ویکینویس» که روندش هم بسیار کند است، چقدر طول خواهد کشید تا ۵۰،۰۰۰ تا مقاله داشته باشیم؟ آنهم در حد قرمز آبی شده، نه مقالات خوب و نه حتی مقالات قابل قبول!
- قصدم نق زدن نیست. میخواهم بگویم که در ویکیهای دیگر، «آموزش» بخشی اساسی است. کلاسها و دورههای آموزشی، کمپینگ های آموزشی در اطراف شهرها و دیگر ایالتها و حتی سمینارها و همایشهای خارجی و بین المللی . مذاکرات با موسسات آموزشی، مدارس، دانشگاهها برای آشنایی و آموزش بیشتر ویکی و برنامه های بسیار بیشتری نیز برای معرفی ویکی به دیگران است. ما از هیچکدام از این استانداردها برخوردار نیستیم. فعالیت بیرون ویکی که هیج، حتی آموزش درون ویکی هم نداریم! جز یک پیامد خوشامد برای تازه واردان، چه میکنیم؟ که توقعات هم ازشان داریم.
- ما از اینکه ویکی فارسی رتبه یازدهم در بازدید بدست آورده خوشحالیم. اما من واقعا ازینکه نام ویکی فارسی را در لیست منابع یک تحقیق رسمی و یا کتاب چاپ شده میبینم، خوشحال نمیشوم، چون این اولا نشان از بیاطلاعی محقق یا استاد عزیز ما از ویکی دارد.
- واقعا مقالات ما، با اینهمه وقتی که اکثرا درینجا صرف میکنیم، چقدر در حد استانداردهای ویکی است؟ و آیا خود شما چقدر دوام خواهید آورد در اینجا؟ چقدر مگر میتوانید وقت و انرژی بگذارید؟ باید به فکر توسعه بود والا درجا خواهیم زد. خیلی هم آرمانی فکر نمیکنم، لااقل در حد دیگر شعبات ویکی عمل میتوان کرد.
- ما چند محقق یا استاد دانشگاه ویکینویس داریم؟ چند متخصص ویکینویس در هر رشته؟ که بتوانیم بعنوان استاد راهنما ازیشان کمک بگیریم.
- مختصر آنکه، من راه حل را فعالیتهای معرفی و آموزشی، در درون و مخصوصا در بیرون ویکی میدانم و این نیازمند یک تشکیلات، انجمن یا جمعیت است که ترجیحا یک موسسه رسمی باشد تا بتواند جلب حمایتهای لازم را نیز بکند. با احترام.
صادق
ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)
اعطای پرچم
[ویرایش]همکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم :) امیرΣυζήτηση ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۱۱ (UTC)
- کارهای جدیدی از ربات دیده میشود! :-) خسته نباشید. وحید ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۷ (UTC)
- چنین درخواستی را هرگز در قهوهخانه ندهید. دعوت کردن کاربران به رأی دادن در هر کجا حتا با این فرض که قصد خیر دارید (و من میدانم دارید) از ناپسندیدهترین کارهاست.Aparhizi ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۲ (UTC)
- کاملاً مخالفم. آن صفحه نسبتاً متروک میباشد و توسط عدهای اندک پیگیری میشود. من هم برای اولین بار در قهوهخانه این صفحه را دیدم. قبلاً هم سابقه داشتهاست تا صفحات مختلفی را هم برای همکاری و هم برای رأیدادن در قهوهخانه مطرح کردهاند. نه تنها پسندیدهاست بلکه از نکوترین کارها نیز میباشد. مخصوصاً این صفحه که به نوعی آبروی خارج از ویکی ما هم میباشد. این همه ربات درخواست دارند و منتظر اذن ما! در ضمن لحن شما در ذوق کاربران میزند. این ربات از بهترین نمونههای ربات در ویکی فارسی میباشد که کارهای جالبی انجام میدهد و بسیار هم فعال است. متأسفانه بنا را بر آن گذاشتهاید تا تکتک کاربران را به نوعی با شیوهٔ خودتان ادب کنید و به نوعی به همه درس ویکیکاری بدهید. ظاهراً فراموش شدهاست که نه اینجا مدرسهاست و نه کسی معلم کس دیگر!--کامیار ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)
- کامیار گرامی، شما هم مراقب لحن نوشتارتان باشید لطفاً. Raamin ب ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)
- از لحن نامناسب شما میگذرم چون برای من شنیدن چنین حرفهایی احساسی و پر از شور و حرارت از شما عادی شدهاست. اما: ویکیپدیا خوشبختانه محصول فرهنگی است که به همه افراد (خردسال، بزرگسال، کم سواد، بیسواد) فرصت یکسانی میدهد، همه برابرند و همه میتوانند در هر نوع مقالهای ویرایش کنند، به همان میزان نیز این افراد باید در مقابل ویرایشهای خود مسوول باشند و هرگاه چیزی از آنان پرسیدند پاسخ دهند. اما گفته شما مرا به یاد دیدگاههایی ناپسندتر میاندازد که همواره به جای بحث منطقی از دیگران خرج میکنند، من برای دیگران این قدر ارزش قائل هستم که از جانب آنان حرف نزنم. شما از کجا میدانید لحن من توی ذوق کاربران میزند؟ جایی ایشان گفتهاست من ناتوانم و شما به من کمک کنید تا از حق خود دفاع کنم؟! جایی واکنشی از کاربران دیگر دیدید که نشان دهد از گفته من ناراحت میشوند؟ (البته منظورم کسانی است که علاقه دارند چیزی یاد بگیرند نه کسانی که بدون خواندن یک صفحه از قوانین همه چیز را به صورت اکتسابی میدانند) غیر از آن، فرمودید اینجا مدرسه نیست و کسی معلم کسی دیگر نیست: شما پس از این همه ویرایش هنوز متوجه نشدهاید که کاربران همواره باید در حال آموختن از یکدیگر باشند؟ هنوز متوجه نشدهاید که بنیان ویکیپدیا بر این است که هیچ کس کامل نیست؟ شما حتما به گوشتان هم نخوردهاست که گروه زیادی از کاربران ویکیپدیای انگلیسی در صفحات کاربری خود اعلام کردهاند که حاضرند به کاربران آموزش دهند، یا چیزی از مدرسه مدیران ویکی انگلیسی شنیدهاید یا دم دستتر از همه خوشامد گفتن به کاربران معنایی جز آن ندارد که همه باید از هم یاد بگیرند؟ من با توجه به برداشتی که از قوانین دارم نظرم را به ایشان گفتم، ایشان خود رباتی دارند که در آن صفحه به رأی گذاشته شدهاست بنابراین ذینفع هستند و نمیتوانند چنین دعوتی کنند. اگر ایشان ناراحت شده باشد خودشان خواهند گفت، من تا حدودی ایشان را میشناسم و میدانم دست کم انتقادپذیرتر از من و شماست، جمله من هیچ چیز توهینآمیزی نداشت، تنها تذکری قانونی و البته دوستانه بود، و سخن گفتن از جانب دیگران نیز عملی غیراخلاقی است (که متأسفانه یکی از رفتارهای رایج در کشور ماست). نگاه شما متأسفانه آخرش به اینجا ختم میشود که: هر کس با ما نیست بر ماست و نام این نوع نگاه را نمیگویم چیست، امروز دیگر داشتن چنین افکاری مایه تأسف است. اما بارها به شما گفتهام که شما همه چیز را با دنیای واقعی مقایسه میکنید. بله، اگر در بیرون کسی ما را دعوت به مشارکت کند پسندیدهاست، اما اینجا خیر و به شدت نکوهیدهاست. حتا یک بند از قانون پیدا نمیکنید که در آن نوشته باشد هر گاه جایی رأیگیری است از کاربران دیگر درخواست مشارکت کنید. تنها یک جاست که تشویق به مشارکت پسندیدهاست و آن هم ویکیپروژههاست، حتا در نگارش مقالات هم توصیهای به تشویق به مشارکت نشدهاست. برعکس تصور شما همه جا تشویق شدهاست که اگر چیزی میدانید به دیگران بیاموزید، من اگر کسی تذکری بدهد و بندی از قانونی را یادآوری کند با کمال میل میپذیرم و خوشحال هم خواهم شد. شاید نظر من اشتباه باشد، ایشان میتواند با ارائه قانونی اشتباه مرا یادآوری کند و در این راه نیازی به قیمومیت کسی هم ندارد. اگر تذکر بندی از قانون موجب ناراحتی شما میشود این مشکل من نیست، مشکل شماست و بهتر است خود را اصلاح کنید، یا آن که بنیان ویکیپدیا و قوانینش را اصلاح کنید بخصوص آنجا که میگوید هیچ کس همه چیز را نمیداند. اظهار نظر شما بر اساس منطق بیرون از ویکی است و پذیرفتنی نیست، لطف کنید و پیوندی به یک بند از قانون بدهید که نشان دهد حق با شماست، آن وقت من از شما چیزی یاد میگیرم، در غیر این صورت وظیفه شماست که از من و کاربران دیگر (بخصوص امیر) عذرخواهی کنید.Aparhizi ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)
- کامیار گرامی، شما هم مراقب لحن نوشتارتان باشید لطفاً. Raamin ب ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)
- کاملاً مخالفم. آن صفحه نسبتاً متروک میباشد و توسط عدهای اندک پیگیری میشود. من هم برای اولین بار در قهوهخانه این صفحه را دیدم. قبلاً هم سابقه داشتهاست تا صفحات مختلفی را هم برای همکاری و هم برای رأیدادن در قهوهخانه مطرح کردهاند. نه تنها پسندیدهاست بلکه از نکوترین کارها نیز میباشد. مخصوصاً این صفحه که به نوعی آبروی خارج از ویکی ما هم میباشد. این همه ربات درخواست دارند و منتظر اذن ما! در ضمن لحن شما در ذوق کاربران میزند. این ربات از بهترین نمونههای ربات در ویکی فارسی میباشد که کارهای جالبی انجام میدهد و بسیار هم فعال است. متأسفانه بنا را بر آن گذاشتهاید تا تکتک کاربران را به نوعی با شیوهٔ خودتان ادب کنید و به نوعی به همه درس ویکیکاری بدهید. ظاهراً فراموش شدهاست که نه اینجا مدرسهاست و نه کسی معلم کس دیگر!--کامیار ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)
- چنین درخواستی را هرگز در قهوهخانه ندهید. دعوت کردن کاربران به رأی دادن در هر کجا حتا با این فرض که قصد خیر دارید (و من میدانم دارید) از ناپسندیدهترین کارهاست.Aparhizi ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۲ (UTC)
- اولاً حق به جانب خود نگیرید و من را هم تهدید نکنید. بیش از ۱۰۰ بار از لحن و رفتار شما گذشتهام یک بار هم شما مرحمت کنید. دوماً من شدیداً از شما میخواهم بر طبق قانون با من رفتار کنید و از من نگذرید. من احتیاج به گذشت کسی در ویکی ندارم و منتی هم بر سر کسی هم ندارم و کسی هم. مطمئن باشید هزار بار بدتر از این را هم به من بگویید و چپ و راست اتهام بزنید و من را به نحوی بیکفایت بدانید من ناراحت نمیشوم و خم به ابرو نمیآورم. در مدرسه شاگرد مجبور است یاد بگیرد و معلم مجبور است بیاموزاند. روش چوب به دست گرفتن و ترکه به پای خطاکار زدن مدتهاست ور افتادهاست. همانطور که شما خود را محق میدانید تذکر دهید من هم این حق را به خود میدهم اگر خطا و تندروی از کسی دیدم تذکر دهم. کمی هم شما بیاموزید چرا دائماً دوست دارید آموزش دهید؟ نکند امتیاز خاصی برای شما ویکی قائل شدهاست که برای دیگران نه! اگر طرز تفکر من مایه تأسف است طرز تفکر شما بغض انسان را در گلو خفه میکند. جا به جا در لای سخنانتان هر چه دلتان خواستهاست نثار من کردهاید مانند این : البته منظورم کسانی است که علاقه دارند چیزی یاد بگیرند نه کسانی که بدون خواندن یک صفحه از قوانین همه چیز را به صورت اکتسابی میدانند ماشاالله ادعای شما از ولز هم بیشتر است. احسنت به شما که همه چیز را میدانید و بهترین هستید و ما دون پایهگان و بیسوادان گرد شما فرهیختگان دائماً در حال یادگرفتن هستیم. شما نبودید که دیشب میگفتید نباید زیاد مته به خشخاش گذاشت و باید اندکی شرایط را سهل کرد؟ حالا از من بند قانون میخواهید؟ خوب است انسان همه جا همینطور باشد نه در شرایط دلبخواه و در برابر کاربران دلبخواه. شما کاربران خود را برای آموزاندن دلبخواه انتخاب میکنید و طرفهای تذکرتان را هم نیز. دیروز هم گفتم که شما رفتاری برابر در مقابل همهٔ کاربران و موضوعات ندارید و این مشکل جامعهٔ ویکی میباشد. شما هم شک نکنید که تا زمانی که من در ویکی هستم روشم همین است و منشم همین و اگر تندی رفتاری با کاربری ببینم و بیعدالتی در عدم برخورد یکسان همینگونه خواهم کرد که بالا دیدید. در ضمن بهتر بود به جای اینقدر به حاشیه پرداختن به متن بحث من توجه میکردید که چیز دیگری بود و بر فرض حسن نیت تا به حال میبایستی تمام روباتها پرچم میگرفتند. در ضمن شک ندارم که روش شما توی ذوق کاربران میزند و یک بار هم خودتان اعتراف کردید. ولی کافیست که بحثهای خودتان را مروری کنید. هر کس از نظر خودش روشش درست و نوع برخوردش منطقی میباشد ولی مهم اینست که دیگران چگونه برداشت کنند. من هم از روش خودم راضی نیستم و زود ناراحت میشوم و عکسالعمل نشان میدهم، این را با کمال میل میپذیرم و سعی در رفع آن میکنم و خواهمکرد. من هیچ چیز را به دل نمیگیرم مخصوصاً اگر دربارهٔ ویکی باشد و از همین نقطهٔ پایان مانند قبل شما را یکی از بهترین دوستان ویکییایی و عزیزی فرهیخته میدانم ولی روشتان را نمیپسندم و ناگزیر به یادآوری و تذکر هستم. گفتید از امیر عذرخواهی کنم. هر چند کاری نکردم که موجب ناراحتی او شود ولی به احترام شما و به علت احترام ویژهای که به ایشان و فعالیتهایشان قائلم همین جا از ایشان عذرخواهی میکنم و از شما هم تنها به علت روش بیانکردنم و تندگوییم عذرخواهی میکنم ولی نه به علت مطالبی که نوشتم. درود--کامیار ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۳ (UTC)
- چه عرض کنم! شما زیادی احساسی هستید. من هم بحثهای مبتنی بر احساسات را دوست ندارم، اگر بعد خواستید به دور از احساسات و بر اساس منطق پرسشی از عملکرد من و برخوردهای گزینشی و امثال این مسائل داشتید پاسخ خواهم داد. (دوماً هم اشتباه است).Aparhizi ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)
- پرسشی ندارم، همه چیز برایم مشخص است و حوصلهٔ پرکردن صفحهٔ ویکی را با مطالب تکراری ندارم. هدفم هم برای بحث آشنایی بیشتر کاربران بود. (دوماً هم اشتباه است) شما تصحیحش کنید!--کامیار ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۳ (UTC)
- جناب پرهیزی لطفا شما «بدون احساسات» بفرمایید چرا دعوت کاربران به نظردادن و شرکت در پروژهیی خاص یا رایگیری «ناپسند است»؟ دوم آیا پسندیدهاست که بیمهابا عمل دیگران را «ناپسند» بخوانیم؟ عزیزی ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC)
- من هیچ وقت نگفتم: دعوت کاربران به نظردادن و شرکت در پروژهیی خاص ناپسند است، بستگی به شرایط دارد، بالا هم عرض کردم: تنها در پروژهها میتوان جمع کاربران را دعوت کرد (آن هم نه فقط دوستان خود را، بلکه همه را). دعوت به نظرخواهی هم تنها در اماکنی مانند همین قهوهخانه امکانپذیر است آن هم نه نظرخواهیای که خودمان در آن ذینفع باشیم (مثلا این که من مقالهای بنویسم و نامزد حذف شود، بعد بیایم اینجا درخواست بدهم که به هر دلیل حتا نیات خیرخواهانه در نظرخواهی برای حذف فلان مقاله شرکت کنید، این کار بسیار ناپسند است، منتها میتوان در صفحاتی نظیر این قهوهخانه کاربران را به مشارکت در روند حذف مقالات نامناسب به طور کلی و بدون نام بردن از صفحهای خاص ترغیب کرد، تازه آن هم باید با کلماتی خنثا و بدون هیچ گونه جهتگیری و شائبه جهتگیری انجام شود. دعوت به مشارکت در رأیگیری که بهشدت ناپسند است. در این مورد خاص امیر رباتی ساختهاست و صفحهای مخصوص برای پرچم گرفتن ربات طراحی شدهاست و او در آنجا نام ربات خود را ثبت کردهاست، این که ایشان در این صفحه پیغام دهد در صفحه رأیگیری برای پرچم گرفتن ربات من و خوشبینانه بگوییم مردتنها شرکت کنید (آیا از کلمات ایشان چیزی غیر از این برمیآید؟) شامل همان مواردی میشود که عرض کردم. در ضمن پیام ایشان هم خنثا نیست و آشکارا درخواست حمایت کردهاست، همچنین درخواست مشارکت در کل پروژه پرچم گرفتن رباتها نکردهاست، اگر چنین میکرد جنس تذکر من متفاوت بود اما تذکر میدادم چون در آن صفحه ایشان ذینفع است. اگر یادتان باشد چند روز پیش حجت هم درخواست داد که در رأیگیری برای پرچم گرفتن ربات شرکت کنید و من آن را دیدم و چیزی نگفتم، چون حجت رباتی ندارد و در آن صفحه سودی شخصی نمیبیند. هر چند در مورد صفحه رباتها سیاستهایی مخصوص در ویکی انگلیسی وضع شدهاست و کار نظر دادن راجع به ربات هم زیر نظر گروهی تخصصی انجام میشود، و رأی کاربران عادی ارزشی ندارد. آیا کسانی که پس از پیغام امیر به آن صفحه رفتند و رأی دادند و به قول کامیار باعث رونق آن صفحه شدند چیزی از کارکرد رباتها میدانستند؟ آیا در همان چند دقیقه پس از پیغام بررسی کردند که این رباتها چطور کار میکنند؟ اینها برای من سوال است و جوابش را درست نمیدانم، اما میدانم پرچم گرفتن برای این دو ربات خیلی خیلی زود است. و در مورد بیمهابا: امیر کاربری تازهکار نیست، مدتهاست ویرایش میکند و با نگاه خوبی که به ویکیپدیا دارد آینده خوبی در انتظارش است اگر همین طور فعال و علاقمند بماند و دوستان خود را از مشارکتهای مفیدش محروم نکند. من ویرایشهای ایشان را دیده بودم و شخصیت ایشان را نیز از روی ویرایشها تا حدی میشناختم، برای همین مطمئن بودم در بحث با ایشان نیازی به تعارفات مرسوم نیست، درضمن جمله من هم بیمهابا نیست و در آن اشارهای هم به نیت خیرخواهانه ایشان کرده بودم، با این وجود هم از ایشان در صفحه بحثشان پرسیدم مبادا ناراحت شده باشند که البته معلوم شد به خطا نرفته بودم و اصلا ناراحت نشده بودند و از قضا علت این پیغامشان هم گویا همان یادآوری نکردن به حجت بود. به نظرم بهتر است احساساتی نشویم و پیش از هر گونه اظهارنظری منتظر واکنش خود امیر میماندیم. اگر شما پیش از این همه بحث بیفایده همین سوال را با همین لحن میپرسیدید این همه دعوا پیش نمیآمد و وقت کاربران گرفته نمیشد. در این صفحه با عنوان تبلیغ هم مفصل توضیح داده شدهاست (بخصوص بخش چگونگی مطلع کردن کاربران از نگارش مقاله تازه خود را ببینید جالب است).Aparhizi ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۶ (UTC)
- آقای پرهیزی، شگرد شما در یادآوری و به رخ کشیدن غلطهای املایی و دستوری در بحثهای اینچنینی، عملی ناپسند و بچگانهاست. پیش از این هم موقعی که با من مشغول بحثی چالشی بودید، یادآوری کردید که «ناچاراً هم اشتباه است». بپذیرید که این واکنش شما نه از روی دلسوزی برای زبان فارسی و آموزش است، بلکه یک جور حمله به مخاطبی است که نظرش را نپسندیدهاید و اینگونه (به زعم خویش) سعی در وارد کردن ضربهای دارید. به بقیه شگردهای نخنما شده کاری ندارم، از آن جمله که برای فرار از پاسخ میگویید «شما احساسی هستید»، یا آن جملههایی که فقط از بعضی افراد میتوان شنید: «یکی از وظایف کاربران باتجربه و آگاه (مثل من) تجربهمند کردن و آگاه کردن بیتجربگان و ناآگاهان است!» و ...--آبتین ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- آن جمله من (آگاه کردن ناآگاهان) شوخی بود.ویکیپدیا مدرسهاست و ما همه مشغول یاد گرفتن. من هم خوشحال میشوم هر گاه کسی به من تذکری بدهد، سعی میکنم دغدغههای دوستان را هم رعایت کنم، معتقد هم نیستم که همه چیز را میدانم (در ویکیپدیا منظورم است و گر نه در بیرون از ویکی که چیز به درد بخوری نمیدانم). تذکرهای املایی من به کامیار دست کم از این جنس نبود، به خلاف تصور شما من کلی با ایشان دوستم، و نیز به خوبی میتوانند از خود دفاع کنند. در مورد شما و یکی دیگر از کاربران هم رک و راست بگویم هنوز متقاعد نشدهام در تذکر دادن قصدتان دوستی است، برای همین پاسخ آن یکی کاربر را که اصلا نمیدهم. به نظر من بهتر است این رویه را اگر فکر میکنید اشتباه است تصحیح کنید یا اگر برایتان اهمیت دارد بکوشید این شائبه از ذهن من بیرون برود اگر نه که هیچ. (یک شگرد دیگر همین بیتوجهی به کاربرانی است که احساس میکنید نیت خیرخواهانه ندارند!)Aparhizi ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۶ (UTC)
بحثها
[ویرایش]برای من سوال وجود دارد که اگر کاربری تازهوارد در هیچ بحثی شرکت نکند و پاسخ هیچ کاربری را ندهد باید چه کرد؟ آیا باید با او وارد جنگ ویرایشی شد؟ شیوهای جایی پیشنهاد نشده است؟ مهدی.غ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۱ (UTC)
- شیوهای بخاظر نمیآورم اما اگر مقالهای که روی آن ویرایش میکند محافظت شود شاید زبان باز کند. :-) وحید ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۷ (UTC)
- البته فعالیت او مهم است. اگر به ضرر پروژه ویکیپدیاست باید جلویش گرفته شود در غیر این صورت نمیتوان مجبور به حرف زدنش کرد. وحید ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)
- در بسیاری از موارد افرادی هستند که فقط میخواهند دانش خود را در ویکیپدیا با دیگران قسمت کنند ولی خود به خود بعضی از قوانین را ممکن است نقض کنند، یا به واگردانی ویرایش دیگران بدون هیچ توضیحی بپردازند، مثلاً Behrooz Abazari (بحث • مشارکتها • انتقالها • بسته شود • بستهشدنها • اختیارات • آمار • آمار پیشرفته) یا احتمالاً همان Abazari (بحث • مشارکتها • انتقالها • بسته شود • بستهشدنها • اختیارات • آمار • آمار پیشرفته) که ویرایشات سودمندی در مقاله توپولوژی داشت ولی اصلاً به دیگران توجه نمیکرد و مانع همکاری دیگران میشد، یا Roomana (بحث • مشارکتها • انتقالها • بسته شود • بستهشدنها • اختیارات • آمار • آمار پیشرفته) و یا Kaboudwall (بحث • مشارکتها • انتقالها • بسته شود • بستهشدنها • اختیارات • آمار • آمار پیشرفته) که مقالاتی را بدون توجه به سیاستها و شیوهنامهها تولید میکنند و مقالات آنها قابل گسترش نیست یا به یک ویرایش اساسی نیاز دارد. مهدی.غ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)
- البته فعالیت او مهم است. اگر به ضرر پروژه ویکیپدیاست باید جلویش گرفته شود در غیر این صورت نمیتوان مجبور به حرف زدنش کرد. وحید ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)
کاربر خطاط یا خوشنویس
[ویرایش]سلام، کسی از دوستان هست که آشنا به خطاطی و خوشنویسی باشد. نیاز فوری به اطلاعاتی درباره دانگ خط و سطح خط و دور خط یا قواعد نسبت در خط دارم. کسی میتواند توضیحی درین باره بدهد. یا دربارهاش مطلبی بنویسد؟ صادق
ب ۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)
اعتبار دانشنامه رشد
[ویرایش]من تا پیش از این دیدگاه مثبتی نسبت به دانشنامه رشد داشتم اما با مطالعه مطلب چپ دستی یا راست دستی قدری جا خوردم. برای نمونه:
«متاسفانه این دیدگاه در میان مردم حتی افراد تحصیلکرده وجود دارد که راست یا چپ دستی ارثی است و نباید در انتخاب یکی از دستها بر دیگری دخالت کرد و باید کودک را مطلقا به اختیار خود واگذار کرد. آنان از این میترسند که اکر دخالتی در این مورد شود، ممکن است به اختلالات جسمی یا روانی نظیر لکنت زبان منجر شود، ولی باید گفت که این ترجیح دستی ارثی نیست و باید کودک را با تشویق در جهت مورد نظر هدایت کرد.»
در ادامه نویسنده بدون آوردن سند سعی کرده نشان دهد که دیدگاه توارث نادرست است و می توان بر اساس دیدگاه یادگیری کودکان را در استفاده از یک دست خاص آموزش داد. صرف نظر از این که امروزه چنین دیدگاهی (اجبار یا تشویق به استفاده از دست راست) حتی در بین افراد عامی نیز تقریبا متروک شده است نکته مهمتر لحن نادانشنامه ای و نداشتن منبع برای اینگونه ادعاهاست. به نظرم باید در به کارگیری دانشنامه رشد در ویکی پدیا قدری تامل کرد. سعید ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۵۹ (UTC)
- بله دیگر. منِ کودک را هم باید در بکار بردن دست راست تشویق میکرند، که نکردند! :))) Raamin ب ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)
- بنظرمن هم دانشنامه رشد، منبع معتبری نیست، اما منبع خوبی است از آن نظر که میتواند برخی منابع مرتبط را معرفی کند و یا ایده و شمای کلی درباره موضوع دهد. ولی قابل ارجاع نیست . نویسندگانش معلومند؟
- اما درباره «انحراف چپ دستان D:»، شنیدن این نظریات در دوران جدیدی که تربیت بر مبنای «احترام به حقوق و آزادی کودکان» انجام میپذیرد، جالب است و نشان از مبنای آموزش و پرورش و رشد اجتماعی ما دارد.
صادق
ب ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
- بله دیگر. منِ کودک را هم باید در بکار بردن دست راست تشویق میکرند، که نکردند! :))) Raamin ب ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)
نه فقط دانشنامه رشد، هر منبعی نیاز به بازبینی دارد. بسیاری از مدخل های دانشنامه رشد می توانند منابع خوبی باشند باید خودمان یاد بگیریم در هر مورد منبع مناسب را از نا مناسب تشخیص دهیم و در حوضه ای که توانایی تشخیص نداریم اصلاً مقاله ننویسیم.--پویان نیک نفس ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۰ (UTC) خیلی از اوقات من احساس میکنم مقالاتشان ترجمهای از مقالات ویکیپدیای انگلیسی است. مهدی.غ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۱ (UTC)
خوب اعتبار نسبیست. دانشنامهٔ اسلامی داریم که در اعتبار اگر بینظیر نگوییم، کمنظیر است و دانشنامهٔ رشد هم داریم که توسط وزارت مربوط به دانشاموزان ساختهشده... ولی آنقدرها هم نامعتبر نیست. --Wayiran (ب) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۰۴ (UTC)
transwiki
[ویرایش]کسی می داند transwiki ها چه اختیاراتی دارند یا آیا می توان در ویکیپدیای فارسی دسترسی transwiki گرفت؟ امیرΣυζήτηση ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)
یک تغییر خوب
[ویرایش]اگر شما هم مشاهده کرده باشید در ردههای اکثر ویکیپدیاها یک قابلیت جدید اضافه شده؛ موس را روی عدد جلوی یک رده بگیرید (اگر زیررده داشته باشد) و ۳ ویژگی اساسی رده نشان داده میشود. ای کاش این توضیحات میشد در اینجا به زبان فارسی باشد. سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۶ (UTC)
- از توجهدادنتان به تغییر ممنونم؛ من را جزو یکی از کسانی که اینجا خبردار شد حساب کنید. :) پیغام هم ترجمه شد. Raamin ب ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)
- پس این را هم احتمالاً متوجه شدهاید که در هنگام انتقال یک تغییراتی آمده است؛ نه چندان خوب! این یکی هم نیازمند ترجمه و تغییر علامت نقل قول است. سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۶ (UTC)
- هنگام انتقال؟ چه تغییری؟ ندیدم! :P Raamin ب ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۵ (UTC)
- واقعاُ؟ یک الگو را انتقال دهید. سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
- ممنون به خاطر فارسیسازی سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۶ (UTC)
- واقعاُ؟ یک الگو را انتقال دهید. سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
- هنگام انتقال؟ چه تغییری؟ ندیدم! :P Raamin ب ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۵ (UTC)
- پس این را هم احتمالاً متوجه شدهاید که در هنگام انتقال یک تغییراتی آمده است؛ نه چندان خوب! این یکی هم نیازمند ترجمه و تغییر علامت نقل قول است. سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۶ (UTC)
دقیقاً کجا این قابلیت اضافه شده و کاربرد دارد؟! مثالی میزنید و یا پیوندی!--کامیار ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۹ (UTC)
- رده:موسیقی را نگاهی بیندازید. سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)
- تشکر--کامیار ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
- جالب بود. --احسان ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۸ (UTC)
- به علامت ضربدر و بعلاوه هم نظری بیندازید جالبتر میشود.سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۹ (UTC)
- تفاوتش در جیست؟--کامیار ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
- اگر تعداد صفحات صفر باشد، بعلاوه به ضربدر تبدیل میشود. در همان رده مقالههای آلبوم بدون جلد را ببینید.سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۳ (UTC)
- بله ولی بعد از اینکه یک بار بر روی آن کلیک میکنید و تبدیل به - میشود با کلیک دوباره تبدیل به بعلاوه میشود و نه ضربدر. جایی اشکالی وجود دارد.--کامیار ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۳ (UTC)
- اگر تعداد صفحات صفر باشد، بعلاوه به ضربدر تبدیل میشود. در همان رده مقالههای آلبوم بدون جلد را ببینید.سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۳ (UTC)
- تفاوتش در جیست؟--کامیار ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
- به علامت ضربدر و بعلاوه هم نظری بیندازید جالبتر میشود.سقوط رؤیا | ɸ | Ɣ | ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۹ (UTC)
- جالب بود. --احسان ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۸ (UTC)
- تشکر--کامیار ۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
I want to be approved at fawiki
[ویرایش]Hello, I am a korean wikipedian.
http://toolserver.org/~purodha/sample/dbswithuser.php?usr=Wybot&uselang=en
I operate interwiki bot.
But, only fawiki do not approve my bot flag request.
I want to be approved at fawiki.
Help me, please.
Thanks :) -- WonRyong ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۰۴ (UTC)
ایران و مسئله افغانستان
[ویرایش]حسن نیت مردتنها در برابر دوستان افغان و ایجاد مقاله موقت نام های تاریخی افغانستان ستودنی است ، اما باید توجه داشت که روند کلی دانشنامه نباید مخدوش شود. در هیچ یک از دانشنامه های معتبر ( دانشنامه ایرانیکا، دانشنامه بزرگ اسلامی ، ویکی انگلیسی) وجود کشوری بنام افغانستان پیش از سلسله درانی تایید نشده است. ضمن آنکه در همان زمان هم بخشهای عمده ای از افغانستان از جمله هرات جز ایران بوده است. در واقع گذر ایام و تلاش انگلیس برای ایجاد یک کشور ساختگی میان ایران و مستعمره زر خیز هند سبب ایجاد کشوری بنام افغانستان شد. به رسمیت شناختن و آغاز کردن مقالاتی همچون نامهای تاریخی افغانستان از اساس خلاف تاریخ نویسی علمی است. وقتی اصل وجود کشوری بنام افغانستان پیش از دو سده اخیر ثابت نشده است، چگونه می توان مقاله نامهای تاریخی آنرا آغاز کرد؟ از سویی دوستان افغان تمام تاریخ ایران( از هخامنشیان) تا دوران صفویه را به عنوان تاریخ افغانستان ذکر کرده اند. یعنی تاریخ ایران ( بعنوان کل ) را به افغانستان( بعنوان جزیی از ایران کهن) منتقل کرده اند. این همانقدر عجیب است که مثلا لبنانی ها تاریخ امپراطوری عثمانی را به تاریخ خودشان منتقل کنند. درهر حال:
- بر اساس تمام منابع معتبر تاریخی ،بخش های عمده( غیر پشتون) افغانستان کنونی از دیر باز جزیی از خاک ایران کهن و یکی از ساتراپ ها ( یا استانهای آن) بوده است.
- برای اولین بار در عهد نامه پاریس بین ایران و انگیس ( پس از قتل امیر کبیر)دولت ایران با مداخله نظامی انگلیس ناچار به پذیرش موجودیت کشوری بنام "افغانستان" شد. پیش از آن کلمه ای بنام افغانستان وجود نداشته است.
- با وجود آنکه در تمامی مقالات ارائه شده توسط افغانها ، با سرو صدا و توهین های مکرر مدعی وجود منابع عظیم در باره تاریخ افغانستان هستند اما تا کنون در هیچ یک از مقالات منبعی غیر افغان برای ادعاهایشان ارائه نکرده اند.
- وضعیت موجود کمی مضحک و خنده دارد شده است، برای مثال در مقاله خلاصه تاریخ افغانستان ، عملا تاریخ ایران کپی شده است.
- ادعای مطرح شده بدلیل احساسی بودن و نداشتن منبع ، در هر مقاله و بحث یکی ادعا مطرح می شود ، گاه گفته می شود که افغانستان همان خراسان است ، گاه دیگر ایران همان افغانستان کنونی بوده است که رضا شاه نامش را دزدیده! و...
دوستان افغات می توانند یافته ها و نظریاتشان را در وبسایت های خود منتشر و در مورد ان بحث کنند و پس از آنکه از قوت علمی برخوردار شد، آنرا به ویکی منتقل سازند. خوشبختانه ویکی فارسی تاکنون از درگیریهای قومی در امان بوده است اما به نظر می رسد که میل دوستان افغان تنش های فراوانی را ایجاد کند. از سویی این موضوع هم عجیب است که چرا آنقدر که دوستان افغان به تاریخ مهن ایران و منتصب کردن آن به افغانستان فعلی علاقمه مند هستند ، هیچ علاقه ای پیرامون نوشتن درباره تاریخه معاصر افغانستان( پس از تجزیه از ایران) ندارند. تا جاییکه بخش تاریه معاصر در تمامی مقالات افغانستان ، نه ضعیف بلکه کاملا خالی است. نرسی ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)
- مشکل از اینجاست که ما مثالهای خوبی از مقالات کشورهای سابق نداریم، قرار بود من الگوی مناسبش را آماده کنم ولی در گیرودار کارهای شخصی وقت نشد به آن بپردازم. معمولاً با تشریح دقیق موضوعات مورد بحث، اختلافات که معمولاً بخاطر جزئیات گفته نشده وجود دارد حل خواهد شد. به این توجه کنید که تاریخ کشورهای گذشته متعلق به تمام منطقه است نه بخشی از آن هر بخش جغرافیایی نگاه متفاوتی ممکن است نسبت به تاریخش داشته باشد. مثلاً تاریخ حکومت مغولان که جزء مهمی از تاریخ کل آسیا است ولی ما دوست داریم آن را فقط یک ویرانی و خرابکاری بدانیم، درحالی که تاثیر آن حتی بر زبان، فرهنگ و آداب و رسوم کشورها انکار ناپذیر است، مثلا کشور ترکیه حکومت سلاجقه و چنگیز را بیشتر از ما جزئی از تاریخش تبلیغ میکند. در تاریخ افغانشتان هم همینطور وقتی به تاریخش بنگرید میتوانم پایتختهای ایران یا Persia را برای شما نام ببرم که اکنون در محدوده جغرافیای کشور ازبکستان، افغانستان ویا پاکستان است: زرنج در ۲۴۰ الی ۳۸۱ ه.ش، بخارا در ۲۷۱ الی ۳۷۷ ه.ش،غزنین و لاهور در ۳۵۵-۵۶۵ ه.ش، مرو در دورهای از سلجوقیان، هرات در ۶۲۴ الی ۷۶۰ ه.ش، سمرقند و دوباره هرات در ۷۴۸ الی ۸۸۴ ه.ش و جالبت اینجاست که معمولا به طور موازی حکومتها وجود داشتند و اکثراً به دست تیمور تسخیر گردیدند. خندهدار است که دعوا کنیم که فلان چیز جزء فرهنگ من بوده برای او نبوده آن یکی از من کپی کرده یا از این دست حرفها. البته افغانستان در دوران اخیر تمام در فقر و جنگ بوده و تاریخش را بیشتر دیگران نوشتند نه خود مردمش. همان طور که میدانید تاریخ را همچنان فاتحان مینویسیند. ما ایرانیان بیشتر ادعایمان میشود و حرفهای خوب را فقط بلدیم به دیگران بگیم، به نظر من حاکمان افغانستان با رضاشاه هیچ فرقی نداشتند آنها هم افرادی از همین دیار بودند که یک جوری به قدرت رسیدند و هر کاری دلشان خواست کردند و رفتند آن زمان انگلیسها دوست داشتند که افغانستان بیشتر افغان باشد تا ایرانی و رضاشاه هم با شعارهای ناسیونالیستی لقب قزاق را از خودش دور کند ولی در وضع کنونی مردم خودشون دارند به گذشته و حال فکر میکنند. تنها چیزی که ممکن است افراد به آنها افتخار کنند شاعران و دانشمندانشان است که آن هم مرزو بوم و قومیت نمیشناسد حالا دعوا کنیم سر چی؟ ابن سینا از تیمور ایرانیتر بود؟ ایرانی یعنی نژاد آریایی؟ یا مثلا بگیم سلمان فارسی از ابوذر مسلمانتر بود؟ یا شیخ بهایی عرب بود یا نه ایرانی بود یا اصلا بگیم فینیقیهای بود! این بحثها اول و آخرش مشخص است یک مدت جنگ و دعوا میشود و آخرش یک خط از مقاله کم میشود یا یک نقطه جابجا میگردد. مهدی.غ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)
- من معمولا در گیر و دار بحث ها مطالب مستدل و منطقی از شما می خواندم. این شاید ضعیف ترین مطلبی بود که از شما دیدم و متعجب شدم ، اما آن رامی گذارم به حساب عدم آشنایی احتمالی با مباحث علوم انسانی( به هر حال هر یک از ما در یک زمینه اطلاعات دقیتری داریم و نه در همه جنبه ها). پاسخ شما از اینحا آغاز می شود که :" تاریخ کشورهای گذشته متعلق به تمام منطقه است نه بخشی از آن .." و بعد م بلافاصله آنرا به حمله مغول مربوط کرده اید. مگر ایران یک "کشور گذشته" و نابود شده است که امروز بر سر گذشته آن بحث باشد. در اینکه بخش های حاشیه ای آن جدا شده شکی نیست ( کما اینکه در سایر کشور های کهن همچون هند و چین هم چنین شد ) اما سرزمین اصلی همچنان به قوت خود باقی است.
در مورد اینکه پایتخت برخی از سلسله های ایرانی در افغانستان کنونی بوده است باید پرسید که این ثابت می کند که کشوری بنام افغانستان وجود داشته؟ آن نقاطی که نام بردید را پایتخت ایران می دانند ( در منابع علم تاریخ) یا پایتخت افغانستان؟ شاید در اینجا بد نباشید تا شما را ارجاع دهم به دانشنامه بریتانیکا که در مدخل های آن صراحتا مقاله ای پیرامون جدایی میان ایران و ایجاد کشوری بنام افغانستان وجود داشته است. از سوی دیگر لطفا تاریخ معاصر را مجدد مطالعه کنید. بسیاری از بخش های افغانستان فعلی تا پیش از قرار داد پاریس جز ایران بوده و حتی جالب است که پس از عهد نامه پاریس هم حکام هرات و... حاضر به پذیرش جدایی هرات و پذیرش حاکمیت کابل نبوده اند. مرحوم آدمیت ( تاریخ نگار برجسته) حتی ذکر می کند که پس از عهدنامه پاریس هم در مقطعی اینگلیسی ها بازگشت هرات به ایران را پذیرفتند اما ناصرالدین شاه استخاره کرد ، بد آمد و قبول نکرد!
در مورد سایر مطالبی که در آخر فرمودید در باره ابن سینا و تیمور و سلمان فارسی و.... اصلا نفهمیدم په ربطی به بحث ما داشت.
به هر حال فکر نمی کنم که "علم تاریخ" را تا حد یک خاطره نویسی کنار گذاردن و پاک کردن صورت مساله راه مناسبی باشد.
با تشکر نرسی ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۷ (UTC)
در ضعف من در علوم انسانی شکی نیست. این عبارت کشورهای گذشته یا کشورهای سابق از آن عبارات ذهنی من است به علت کمبود لغت درست مفهومش را نرساندم، مثلا شوروی یک کشور سابق است نه فقط بخاطر اینکه الان کشوری به نام شوروی نداریم بلکه اصلا چنین حکومت-مردم-جغرافیایی نداریم که شورروی باشد، البته به لطف ادبیات کهن و تاریخیمان ما تغییر نامی در کشورهای سابقمان ندیدیم و حاکمان بر این نام حکومت کردند و با مردمش کشوری بنا کردند و بعد رفتند و کشوری دیگر بنا شد. و درباره بیربط شدن متن بالا هم حق دارید: در جایی از ذهنم این بود که بسیاری از افغانان این حس را دارند که ایرانیان فرهنگ آنها را دارند به نام خود مینویسند و در مقابل این حس را هم داشتم که بعضی ایرانیان با نگاهی همه دانشمندان منطقه را ایرانی میداند و بس! البته در ایرانی بودنشان احتمالا شکی نیست ولی باید بحث شود که کدام ایران مد نظر است؟ ایرانی که مرزهای نژادی دارد؟ یا ایرانی که مرزهای جغرافی سیاسی دارد یا ایرانی که مرز فرهنگ و آداب و رسوم دارد یا ایرانی که مرزش تا حدی است که تمام مرزهای ایران را در خود جا میدهد یا به بیان ریاضی کران تمام مرزهای ایران است! و این ایرادگیری من از زاده یک دقدقه علمی نیست که مثلا «بیایید تحقیق کنید که کدام ایرانیتر است» بلکه مسئله من این است که دعواها ریشه مشخص شدهای ندارد و خودشان نمیدانند دارند سر چه چیز دعوا میکنند! معمولا این سوال بوجود نمیآید که با توجه به اینکه ابن سینا و تیمور هردو متولد ازبکستان کنونی هستند چرا نباید به اندازهای که به آثار ابن سینا افتخار میشود کشتارهای تیمور نیز ننگ دانسته شود؟ عامل این مسئله در اصل خودش مسئلهای است که در گفتار نمیآید ولی در عمل به صورت یک مسئله ذهنی پیشینی بر تصمیمات و نظرات افراد تاثیر میگذارد. این از جنس مسئله دین و مذهب است وقتی که افراد دین تاریخی خود را مقدس میدانند و فراموش میکنند که اینها را تاریخ به آنها داده نه خدا! یا فرهنگی که الان داریم تاریخ داده نه ایران. مقصود من این نیست که تاریخ را کنار بگذاریم تنها میگویم نگاهها را باید اصلاح کنیم. مهدی.غ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۳ (UTC)
به کاربر مهدی:
اگر درست منظورتونو فهمیده باشم، شما اساسن در این که ایران (با مفومی که در زمان حاضر داره. یعنی این مرزها، این زبان، این فرهنگ، این مردمی که ساکنش هستند و ...) همان ایران ( به مفهومی که در گذشته بوده) است تردید دارین. مثالی هم که زدین در مورد شوروی و روسیه و کشورهای گذشته من خیلی جا خوردم و فکر نکنم به خاطر کمبود کلمه باشه(!) چون این یه موضوعیه که مدتیه خیلی بهش فکر میکنم. آیا سیر طبیعی وقایع تاریخ به سمت همین نمیره؟
من به قابلیت پیش بینی تاریخ اعتقاد دارم. البته این پیش بینی هیچ وقت حتی در جزئیترین موارد نمیتونه اطمینان آور باشه. چون تو این دنیا هیچ چیزی اطمینان آور نیست. به جای اینکه نظر خودمو در این مورد بگم ترجیح میدم یه سؤال بپرسم:
- به هزاره اول پیش از میلاد برگردین. چند تا از کشورهایی (یا تمدن یا جامعه. ما بنا به میل مرموزی ترجیح میدیم از واژه تمدن فقط در مورد قدیمی ها و برای کنونی ها از کشور و ملت استفاده میکنیم. حالا به اسم کار نداریم. هرچی) که در اون موقع وجود داشتن، هنوز هم هستن؟ (مثلن یه نمونه مهمش یونانه که الآن نه تنها اسمش بلکه زبانش، فرهنگش، نژادش، آثار تاریخیش و ... رو حفظ کرده و الان میتونیم راحت بگیم که این یونان همون یونانه ولی فی المثل سوریه و شام درسته اسمشون از اون موقع تا حال همونه ولی نباید سوریه کنونی با مردم سریانی آن زمان زیاد ربطی داشته باشن).
- دو تا منطقه ای که خیلی این موضوع توش قابل بررسیه: اول بالکان و دیگری آسیای میانه هستند.
به کاربر نرسی:
- فرض کن که هنگام استقلال افغانستان به جای این اسم عجیب از کلمه آریانا استفاده میشد. رضاخان هم اونقدر رو کلمه ایران حساسیت نداشت و نام رسمی ما پرشیا بود. اونموقع وقتی کسی (در جاهای دیگر دنیا) کلمه ایران و مشتقات اون رو به کار میبرد ذهنش ریدایرکت میکرد به آریانا نه پرشیا.
- یه مثال زنده همین جمهوری اذربایجانه. جمهوری آذربایجان که جدیدتر از افغانستانه. ولی چون اسمش همون آذربایجانه شما همین اشکالو نمیتونی وارد کنی. ولی اگر کسی به جای تاریخ اذربایجان از تاریخ جمهوری اذربایجان استفاده کنه؟ اونموقع واضحه که اشتباهه. چون جمهوری آذربایجان وجود خارجی نداشته.
- حالا ایران و افغانستانی که شما میگی منظورت دولت ایران و دولت افغانستانه یا سرزمین ایران و سرزمین افغانستان؟--همان ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۸ (UTC)
- به نظر من موضوع خیلی روشن است. افغانستان همواره جزیی از ایران بوده است. فرهنگ . تاریخش با ایران گره خورده. این گره خوردگی و ارتباط اتفاقا خیلی هم جدی تر از مثلا بحرین و عمان بوده است. بعد از مدتی توسط انگلیسی ها جدا شد و مرز کشی شد.تاریخ افغانستان از آن روزی آغاز می شود که از ایران جدا شد. افغانستان بعنوان یک جز جدا شده نمی تواند تاریخ و هویت کل را بخود منتسب کند. این موضوع برای خودشان بعنوان یک ملت هم مشکل درست میکند. چون بخشهای عمده از افغانها اصلا برای همان آریانا هم ارزشی قایل نیستند. ( به فرض که تاریخ ایران را هم به خود منتسب کنند). شاید بخاطر داشته باشید که وزیر فرهنگ افغانستان خبرنگاری را برای استفاده از واژه های فارسی دری مورد توبیخ قرار داده بود. بلاگفا و پرشین بلاگ و سایر خدمات دهندگان وب فارسی هم در افغانستان فیلتر شدند. یعنی اگر بخشی از افغانها با سکوت ما موفق شوند تاریخ ایران ( از هخامنشی تا معاصر) را به نام افغان ثبت کنند بسیاری از هموطنانشان ، حاضر به پذیرش نیستند و دچار بحران هویتی دیگر در فرایند "ملت سازی" در افغانستان خواهند شد. بهترین راه حتی برای خودشان هم آن است که تاریخ افعانستان را از هنگامه سلسله درانی و عهدنامه پاریس بیاغازند.به همین جهت است که عرض می کنم این ویرایشات از لحاظ علمی ( علم تاریخ) هم اساسا بی ارزش است. چون فقط بازتاب دهنده نظرات فارسی زبانان افغان در باره تاریخ افغانستان است و نه نظرات همه ملت افغان.نرسی ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)
- شما باز از نامها صحبت میکنین. من گفتم اگر اینطور نبود. اون جریانات ضد فارسی رو هم در افغانستان ...به نظر شما غیر عادی نیست؟...به نظر من که غیر عادی نیست!....الآن کلمه فارس دیگه خیلی چسبیده به کشور ما.(یعنی ریدایرکت میشه به قوم فارس ساکن ایران) به خاطر همین افغان ها و تاجیک ها از اسم زبان فارسی استفاده نمیکنن. ولی ایران هنوز اینجوری نیست. (برای بخش مهمی از افغانیها هست. ولی بقیه نه آنچنان) هنوز حتی کردها و بلوچ ها و حتی ترکمنها هم خودشون رو ایرانی میدونن. بزارین یه جور دیگه بپرسم فرض کنین پایتخت ایران به جای تهران توی هرات بود و این جایی که ما الان بهش میگیم ایران به قول شما توسط انگلیس از ایران جدا میشد. حالا ما حق نداشتیم تاریخ داشته باشیم؟ و باید تاریخمون از زمان جدایی از ایران شروع میکردیم. من در مورد این همانی ایران و افغانستان صحبت کردم. ولی بازم الان متوجه نشدم شما منظورتون از ایرانی که تو جمله ها به کار میبرین چیه.--همان ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)
- نه دوست من ، حتما دقیقا در جریان نیستید. الان بحث بین پشتونها از سویی و تاجیک ها و هزاره هاست. آنهم نه بر سر فارس بلکه بر سر زبانی فارسی دری. فارسی دری که دیگر دخلی به من و شمای ایرانی ندارد. گرچه ترکمن ها و بلوچ ها و ... هم در افغانستان هستند. اما چه جنگ داخلی و چه سایر تنشه های تاریخی در افغانستان بین پشتونها و تاجیک و هزاره ها در جریان بوده است.
- در مورد موضوع دوم و سئوالتان. شما اگر به مسئله کل و جز توجه کنید مسئله حل می شود. افغانستان جزیی از ایران بزرگ بوده است. همان ایرانی که به گفته شما کرد و تورک و بلوچ و ترکمن خود را از آن می دانند. جز که نمی تواند تاریخ و هویت کل را به خود منتسب کند، می تواند؟
بگذارید یک مثال بزنم ، از تایوان و هنگ کنک و ماکائو از چین سالها جدا شدند و تایوان هنوز هم جداست. اما آیا هر گاه سخن از چین و تاریخش گفته می شود، شما سراغ ماکائو می روید یا آن کشوری که بدان "جمهوری خلق چین " می گویند؟ سرزمین اصلی main land چین همین است. سرزمین اصلی ایران ( فارغ از بخش هایی که از آن جدا شده است) هم همین است که ما در آن هستیم.
اما شما سوال اساسی من را بی پاسخ گذاشید، پشتونها هم تاریخ افغانستان را از هخامنشیان آغاز می کنند؟ انها حقی برای تاریخ سرزمیشنان ندارند؟ نرسی ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۶ (UTC)
مشکل با تحلیل دادههای تاریخی آغاز میشود، همان طور که نرسی گفت در صورت «دفتر خاطرات» دانستن تاریخ اصلا به مشکلی بر نمیخوریم و انگار صورت را پاک میکنیم! به عبارتی مشکل وقتی است که دادهها بخواهند در جای دیگری معنی دار شوند، مثلاً بخواهد «سابقه تاریخی داشتن» معنی برابر «فرهنگ غنی» پیدا کند و یا تحلیل اتفاقی در گذشته نتیجهای تاثیر گذار در حال داشته باشد مثلاً حقوقی را قائل شود یا پیشبینی انجام دهد. درباره سوال اول هامان باید توضیح دهم که من تعریفی از یک کشور ارائه دادم نه از ایران. مثال شوروی را هم که گفتم اضافه کردم که درست است که نامش دیگر نیست ولی در اصل اصلاً نیست! مثل ایران پهلوی دیگر نیست و ایران قاجار هم همچنین، با این تعریف کشوری که ارائه دادم نام ایران که همه میشناسیم بیشتر بجای نام کشور بودن نام وطن است، این کشور من یک کشور سیاسی است و کشور سیاسی سابق مرزهای جغرافیای سیاسی مشخصی در زمان خودش را دارد ولی ایران یا پرشیا در حالت کنونی یک وطن است برای مردم زمانش نه یک کشور سیاسی، و توضیحاتم این را میگفت که ما مرزهای تعریف این وطن را مشخص نکردهایم. هامان جان شما خیلی ذهن انسان را به صورت نرمافزار مدیاویکی میبینی البته فلسفهٔ بدی نیست! پیشنهاد میکنم مسئله را از روشهای عملگرایانه (pragmatical) حل کنیم، من در ادامه جور دیگری بحث میکنم، در این راستا سعی میکنم با دسته بندی مطالب مربوط به تاریخ بگوییم اختلاف در نوشتن این مقالات کجاهاست بعد به آن بپردازیم:
- مقالاتی درباره اتفاقات نوشته میشود مانند جنگ جهانی و یا یک کودتا انقلاب یا جنبش و ... (که منحصر به کشوری خاص نیست)
- مقالاتی درباره کشورهایی که قبلا بودهاند (باز همین مفهوم که مشابه همان en:Former Countries ) ولی الان به عنوان یک کشور نیستند مثل شوروی، بالکان، امپراتوری عثمانی و .. در این بین نامهای حاکمان هم به عنوان کشور دیده میشوند
- مقالاتی درباره سرگذشت اقوام و مردمان نوشته میشوند مثل سرخ پوستان، کردها، مردم آسیای میانه و ترکها، اعراب، آریاییها که عموماً یک محدوده جغرافیایی هم دارند ولی فراتر از مرزهای جغرافیایی سیاسی کنونی هستند و نوعاً ملاک آنها نژاد است و نه کشوری خاص.
- مقالاتی درباره تاریخ محدودهای از جغرافیای یک کشور که حی و حاضر است نوشته میشود و مجموعهای است از خلاصههای تاریخ نواحی، اتفاقات، اقوام، حکومتهای پیشین و آن بخش از تاریخ کشورهایی که قبلا اینها جزئی از آن بودند و از این دست.
مشکل از اینجا آغاز میشود که بخواهیم مرزهای سیاسی کنونی را با تاریخ ادغام کنیم و یک تصور پیشینی که اینها همه فرهنگ و تمدن کنونی است را نیز به آن بیافزایید. افغانستان یکی ولی پاکستان را تصور کنید که تاریخش را میخواهید بنویسید پاکستان کنونی که بخشی از آن برای هند تحت قیومیت انگلیس بود بخشی هم جزء ایران پس چیزی که از تاریخ کشور دارد این است که بگوید این پاکستان که درباره آن صحبت میشود قبلا در چه کشورهایی جا داشته است و بعد چه شده و چه شده حتا در تاریخش چیزی شبیه اشغال اصفهان که در تاریخ افغانستان هست نمیبینید. از طرفی بخشی از این کشور ستراپ کشور ایران هخامنشی نیز بوده و مردماش تا یونان رفتهاند و جنگیدهاند حالا این را باید جزء تاریخ ایران بنویسیم یا پاکستان؟ مهدی.غ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۹ (UTC)
منظورم از بلوچ ها و ... اقوام ساکن ایران بود. من میخواستم به مصادره نام ها اشاره کنم. بخاطر همین نوشتم بخش مهمی از افغانها. خیلی از پشتونها خودشون رو ایرانی هم نمیدونن. چون اینجا کلمه ایرانی رو به دولت ایران مربوط میکنن. (منظورم از دولت قدرت سیاسی حاکم بر ایران در این چند صد ساله) و با توجه به نوع رابطه ای که ایرانیها با افغانی ها داشتن از این تعریف دوری میکنن. اینجا دیگه مسئله تاریخی و علمی نیست مسئله منحصرا سیاسیه. وگرنه واضحه که از پشتونستان تا کردستان همه بخشی از یک جامعه هستن. (با توجه به زبان و مذهب و رسوم سنتی و ویژگیهای جسمی و ...) سیاستمدارها هم درک متفاوتی از (نسبت به درک من و شما). مثلا این نظر که این هخامنشیان و ساسانیان و ... جعلی هستن، چون تاریخ پیش از اسلام ما در شاهنامه اومده و این شکلی نیست. بین افراد داخل حکومت ایران و افرادی که دانش سنتی دارن طرفداران زیادی داره (منظورم نظر تاریخدانها نیست. نظر و تحلیلهای شخصی که خیلی کم هم آشکار میشه). تو افغانستان با اون شکل سنتی آموزش و نبود کتاب و اهمیت فرهنگ شفاهی و داستانی شاید خیلی شایعتر هم باشه. اینو فقط برای این گفتم که نشون بدم نگرش ها گاهی از اساس متفاوته.
مشکل اقوام افغانستان بسیار بزرگتر از بحث تاریخ و این مسائل روشنفکریه. مسئله پشتونها هم مطلقن هخامنشیان و تاریخ نیست. حتی زبان فارسی دری هم نیست. هرکسی که تو جاهایی که محرومیت اقتصادی و اجتماعی شدیدی وجود داره، از این حرفا خندش میگیره. پشتونها مثل بقیه اقوام افغانستان مسئله شون امنیت جانی و شرایط اقتصادی و عدم تبعیضه.
اونها مشکلی با زبان فارسی و حکومت هخامنشی ندارن ولی این اونها رو بخشی از ایران معرفی میکنه. اونها از اینکه بخشی از ایران باشن فرار میکنن. (اون ایران نه. این ایران) تاریخ و زبان فقط بهانه های خوبی هستند. اگر زبان رسمی پشتون باشه اونوقت راه برای اینکه یه غیر پشتون رئیس جمهور بشه خیلی سخت میشه. اگر بگیم که هزاره ها از نسل چنگیزخان هستن راه وزیر و وکیل شدن هزاره ها رو میبندیم. مسئله خود زبان و خود تاریخ نیست.
مثال چین زیاد شباهتی به ما نداره. اونجا اختلاف دولتهاست سر مشروعیتشون. ولی یه چیزی رو میشه از چینیا یاد گرفت. اونجا هم اقوام گوناگون و زبان های گوناگونی وجود دارن. تفاوت میان زبانهای چینی (با همدیگه) از تفاوت میان زبانهای هندو ایرانی خیلی بیشتر باشه. ولی همه روی چین به توافق رسیدن و هیچکس چین رو به سود خودش مصادره نمیکنه. از درگیری قومیتی گذر کردند رسیدن به اختلاف اعتقادی.
شما میگین زبان فارسی دری چه دخلی به ما داره؟ مگز زبان فارسی دری همین زبان ما نیست؟ نوشتار فارسی دری تقریبا عین فارسی ماست و گفتارش هم اختلاف جزئی با گفتار معیار ما داره. حالا چرا رو کلمه دری اینقدر تأکید میشه؟ بیشتر از کلمه دری تنها استفاده میشه؟ اینجا هم همون مسئله هست اما با غلظت کمتر.
در مورد جزء و کل هم اگر حدود مرزهای ایران قبل از اسلام را درنظر بگیری که ایران امروز جزء کوچکی از آن است. اگر هم ایران پس از اسلام را که تا هفت هشت قرن به بیشتر این ایران عراق گفته میشد و حکومتهایی که از ایران برخاسته بودن در همون افغانستان و شوروی مرکزیت داشتن. با صفویه مرکزیت ایران به این قسمت ایران منتقل شد در مورد تساهل و آزاداندیشی صفویان هم که دیگه همه آگاهی دارن. من ایران کنونی رو هم ادامه همون صفویه میدونم. در واقع درسته سلسله رفت ولی الگوهای رفتاری و ساختار حکومتیش همینطور ادامه پیدا کرده.
در واقع اینجور مسائل سیاسین و تاریخ نمیتونه سیاسی نباشه. ولی من عمیقن معتقدم اگر کلمات و اصطلاحات درست تعریف بشن و ما بدونیم چرا این حرف رو میزنیم و فلانی چرا اون حرف رو میزنه اختلافات خیلی کمتر میشه.--همان ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۸ (UTC)
اول اینکه هامان وزیر فرعون بود! من همان هستم. بعد اینکه بهتر نیست که ادامه بحث توی تاریخ افغانستان باشد؟
منظورم صرفا مرزهای سیاسی هم نبود. مثل اسرائیلیها که همیشه بودن ولی اکثر مواقع حکومت نداشتن. ویل دورانت یه چیزی به این مضمون میگه که تمدن ها به دنیا میان و رشد میکنن و رو به انحطاط میرن و سقوط میکنن. این به نظر میاد یه قاعده باشه اصلن هم نمیشه ردش کرد چون برخی از تمدنها هنوز از بین نرفتن. خب داری میگی هنوز! و این رو میشه پیش بینی کرد مثلن من برام خیلی واضحه که تمدن صرب در حال نابودیه و اونا همینطور دارن فرصتو از دست میدن. ولی تمدن کروات نه الان داره پیشرفت میکنه.--همان ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)
- من همهٔ بحث را با دقت نخواندم ولی سرسری نگاهی به کلش انداختم. من بیشتر با نرسی موافقم. اگر دودمانهای سامانیان و برخی ترکان را در نظر نگیریم، در طول تاریخ بیشتر افغانستان جزئی از حکومتی بودهاست که در محدودهٔ ایران امروز مرکزیت داشتهاست تا ایران. تازه همان سامانیان و قزنویان و ... هم (الان نرفتم همشو چک کنم ولی تا جایی که یادمه) خودشان بیشتر از آنکه در افغانستان مرکزیت داشته باشند در تاجیکستان و قزاقستان و ... داشتهاند. البته من مشکلی با این ندارم که افغانها «تاریخ ایران» را به عنوان تاریخ گذشتهٔ خود بدانند و اتفاقا ما باید از این کار آنها حمایت نیز بکنیم. چرا که این خود نشان از این است که آنان جزئی از ایران بودهاند. این کار به افغانهای فارسی زبان(به حس من هممیهنان من) اجازه میدهد تا چیزی برای قد علم کردن مقابل پشتونها داشته باشند و این پشتونها باشند که برای داشتن تمدن و تاریخ مجبور باشند خود را به ایران و فارسی نسبت دهند. چون امروزه برخی پشتونهای متعصب قصد دارند تا نشان دهند که اصلا افغانستان باید فقط پشتون شود و فارسی دری(زبون ما) باید به کلی از افغانستان برود و ... و این به ضرر ماست اگر آرزوی دوباره زنده کردن ایران بزرگ را در سر داشتهباشیم. همانطور که گفتم این به نفع ایران است که افغانها تاریخ ایران را به جای تاریخ خود کپی کنند. با این حال نباید زیاد هم عرصه داد، چون کم مانده همه چیز ایران را بگیرند، از رودکی و ... گرفته تا زرتشت و ... (الان همه را یادم نیست، یک دوست افغان داشتم که فهرستی طولانی از اینها تهیه کرده بود که برخی را که میشنیدم شاخ در میآوردم و درست و به حق هم برخی نبودند) همه را میگویند در افغانستان بودهاند و مال افغانستان هستند! ولی حداقل برای هویت گرفتن افغانها در این مقطع و زنده ماندن فارسی و یادداشت فرهنگ ایرانی هم که شده، باید در این مقطع کوتاه آمد. --Wayiran (ب) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۲۶ (UTC)
حرفای «همان» رو خوندم باش موافقم. --Wayiran (ب) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۳۲ (UTC)
ورود به 39 هزار
[ویرایش]تعداد مقالات به 39 هزار رسید. آندلس ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۰۰ (UTC)
الگوی جدید {{جعبه تلویزیون}} و از کار افتادن نگارهها
[ویرایش]سلام. گويا پس از تغييراتی که در الگوى جعبهى تلويزيون داده شده که صد البته به زيباترشدن آن انجاميده است، مشکلى در رابطه با نگارههاى استفاده شده در اين الگو پيش آمده به طوری که در حالت معمولِ اين الگوها که بوده است
image = نام نگاره.JPG
هم اینک فقط نام تصوير نمايش داده مىشود (مانند این یا اين) و نه خود نگاره و بايد آنرا به صورت
image=[[image:picname.jpg|200px]]
نوشت (مانند آنچه که من در اينجا و اينجا به طور نمونه انجام دادهام) تا نگارهى مربوطه احيا شود. حال سؤال من اين است که آيا از اين به بعد اينگونه بايد تصاوير را به الگوى جعبه تلويزيون شناساند و يا به حالت گذشته تغيير خواهد يافت. پيشاپيش از پاسخ و کمکتان سپاسگزارم ^_^ --Persianaپرشیانا ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۲ (UTC)
من درستش کردم. البته بهتر است به سمت یک دستی الگوها برویم. مهدی.غ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۹ (UTC)
- سپاس بسیار از شما ^_^ Persianaپرشیانا ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)
لوگوی ویکیپدیای فارسی
[ویرایش]یه نگاهی به لوگوی ویکیپدیای عبری بندازین. چرا ما یه دستی به لوگوی خودمون نمیکشیم؟ من قبلا نبودم ولی امسال نوروز ندیدم لوگوی ویکیمون عوض بشه. همونطور که میدونیم نوروز تو هر سه تا کشور فارسی زبان رواج داره، و از همین الان اگه یادمون باشه، یه چند تا لوگوی خوب واسه نوروز سال بعد بسازیم، و بعد بهترینشو انتخاب کنیم، بد نیست. چنین کاری مشکلی که نداره؟ --Wayiran (ب) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۳۸ (UTC)
- موافقم ٫ ویکیپدیا پارسی از نظر ظاهری خیلی جای کار دارد.سلحشور پارس ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۵ (UTC)
- من هم موافقم ٫ ویکیپدیا پارسی هم از نظر ظاهری و هم از نظر محتوای صفحه اول خیلی جای کار دارد.علی رجبی ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۸ (UTC)
بحث دیوانسالاری
[ویرایش]پیرامون دیوانسالاری انتخاباتی در جریان است. لطفاً نظرات خود را بیان بفرمایید.--کامیار ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC) *توجه: هدف تنها اطلاعرسانی میباشد و نه جلب رأی موافق و یا مخالف.
- من چون نمیدانستم دیوانسالاری چیست! وپ:دیوانسالاران را از روی Wikipedia:Bureaucrats ترجمه ناقصی نمودم. هنوز کامل نیست، اگر کسی مایل بود اصلاح و اضافات انجام دهد.
صادق
ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)
صفحههای نیازمند پیگیری
[ویرایش]لطفا صفحههای نیازمند پیگیری را (که اغلب صفحههای جدید پروژه فلهای هستند) به فهرست پیگیریهایتان اضافه کنید و آنها را اصلاح کنید.--Taranet ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)
- مشارکتهای تازهکاران را هم هر روز نگاه کنید تا مغزتان سوت بکشد ؛-) --Taranet ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)
- کهنهکاران را این اندازه شهامت نیست برای ایجاد مقالهای جدید! امروز ۴ تا نومقالهٔ کپی/پیست کامل را برچسب حذف سریع زدم.--آبتین ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)
- هرکاری میکنید، فقط تازهکاران را نرنجانید. والا باید خودمان، همه ۱،۰۰۰،۰۰۰ مقاله را بنویسیم:-) بنظرم بجای آموزش حذف، ویرایش را آموزش دهید. D:
صادق
ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۱ (UTC)- صادق جان آموزش خیلی خوبه، صفحههای نیازمند پیگیری هم برای همین ایجاد کردم. باید به یکی یکیشون بروید و برچسبهای لازم را بر خود مقاله بزنید بعد هم کاربر ایجاد کننده را آموزش دهید (میتوانید از رده:الگوهای مربوط به تازهکاران استفاده کنید).--Taranet ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۰ (UTC)
- درست میفرمایید، اما حذف این مقالهها خود نوعی آموزش است. مدارای شما با تازهکاران قابل ستایش است، اما این هم راهی است که نه تنها به نفع ویکی است (چرا که اگر همان موقع حذف نوشند، در بایگانی فراموشی در کنار دیگر مقالههای قلابی قرار میگیرند) بلکه به کاربر تازه وارد میفهماند که ایجاد اینجور مقالهها بیفایده است و میروند راهش را فرا میگیرند. توصیه شما هم به روش چشم، منتها وقت گیر است و به کاربران پرحوصلهتری نیازمند.--آبتین ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۱ (UTC)
- آبتین جان، مقالههای پروژهای فقط در آن صفحه جمعآوری میشوند. اینکه هر کاربر چه برخوردی با آنها بکند به خودش مربوط است. هم زدن برچسب حذف و هم آموزش کاربر میتواند پیگیری محسوب شود. (فقط تو رو خدا پیگیری کنید!) --Taranet ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)
- درست میفرمایید، اما حذف این مقالهها خود نوعی آموزش است. مدارای شما با تازهکاران قابل ستایش است، اما این هم راهی است که نه تنها به نفع ویکی است (چرا که اگر همان موقع حذف نوشند، در بایگانی فراموشی در کنار دیگر مقالههای قلابی قرار میگیرند) بلکه به کاربر تازه وارد میفهماند که ایجاد اینجور مقالهها بیفایده است و میروند راهش را فرا میگیرند. توصیه شما هم به روش چشم، منتها وقت گیر است و به کاربران پرحوصلهتری نیازمند.--آبتین ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۱ (UTC)
- صادق جان آموزش خیلی خوبه، صفحههای نیازمند پیگیری هم برای همین ایجاد کردم. باید به یکی یکیشون بروید و برچسبهای لازم را بر خود مقاله بزنید بعد هم کاربر ایجاد کننده را آموزش دهید (میتوانید از رده:الگوهای مربوط به تازهکاران استفاده کنید).--Taranet ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۰ (UTC)
- هرکاری میکنید، فقط تازهکاران را نرنجانید. والا باید خودمان، همه ۱،۰۰۰،۰۰۰ مقاله را بنویسیم:-) بنظرم بجای آموزش حذف، ویرایش را آموزش دهید. D:
- کهنهکاران را این اندازه شهامت نیست برای ایجاد مقالهای جدید! امروز ۴ تا نومقالهٔ کپی/پیست کامل را برچسب حذف سریع زدم.--آبتین ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)
یک لحظه مهم در ویکینبشته فارسی
[ویرایش]خوشبختانه پس از مدتها به کمک یکی از دوستان مهربان و آگاه یکی از بزرگترین ایدههایم برای ویکینبشته انجام شد الان ویکینبشته مخزنیست بزرگ از تمامی اشعار شعرای قدیمی و حدود ۱۷هزار صفحه دارد که در مقام هفتمین ویکینبشته بزرگ از نظر تعداد و مطمئنا در همین حد از نظر محتوی قرار دارد.از پدرام عزیز همینجا دوباره تشکر میکنم.به امید داشتن همین لحظه در همه ویکیهای فارسی زبان.♦ مرد تنها ♦ ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)
- البته اغلب صفحات را ربات ایشان ایجاد کردهاست، [۱] یعنی همان کاری که برخی ویکیپدیاهای بالاتر از ما هم انجام دادهاند. ما هم بد نیست در ویکی تعدادی مقاله با ربات ایجاد کنیم. البته مخالفانی هم دارد ایجاد رباتی مقاله.Aparhizi ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۶ (UTC)
- البته الان دقیقتر دیدم و باید نام پدرامبت را در کتاب رکوردها ثبت کرد، چون ظرف حدود ۷ روز قریب به ۱۷۰۰۰ مقاله ایجاد کردهاست و به تنهایی رتبه را حدود ۲۱ پله افزایش داده است!Aparhizi ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۲ (UTC)
- تبریک و تشکر.نرسی ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۶ (UTC)
- درود و سپاس بر وی !!سلحشور پارس ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)
- پایگاه دادهاش چه بوده است!؟ حسام ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۵۰ (UTC)
- من هم کنجکاو شدم که بدانم :) Raamin ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۵۷ (UTC)
- تمامی شعرا را که ندارد! :-( --Taranet ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)
- من هم کنجکاو شدم که بدانم :) Raamin ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۵۷ (UTC)
- ریرا.آی ار ♦ مرد تنها ♦ ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
- ریرا خودش حاصل سیدیهای قفلشکسته است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به بهداد اسفهبد (یا بهنام!) و روزبه پورنادر مراجعه کنید! حسام ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)
- فعلا با جناب اسفهبد باید بیشتر صحبت کنم.♦ مرد تنها ♦ ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
- با هر کسی میخواهید صحبت کنید اما بهتر بود اول در مورد وضعیت حق تکثیرش مشورت میکردید و در مورد نحوه تهیه آن تحقیق میکردید. حسام ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۵ (UTC)
- همین دیتابیس با شکلی کاملتر از یک جای دیگر هم تهیه شده و صاحب آن در صورت لزوم اجازه نامه را خواهد داد اگر ببنید.ویکینبشته کاملتر از خود ریراست و فعلا با یک سازمان دیگر مشغول گفتگو هستم که اشعار شاعران معاصر را هم بیفزاییم♦ مرد تنها ♦ ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۱ (UTC)
خب اگر بهداد خودش اینها را با قفل شکاندن بیرون آورده آیا میتواند ادعایی داشته باشد؟ پایگاهداده سازی خودش یک ارزش افزوده است ولی ارزش افزوده معنوی هست ولی کمی برای من گیج کننده شد این بحث. --مهدی.غ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۹ (UTC)
بهداد اسفهبد در اوائل کارش روی ریرا، با من کار میکرد. ریرا محصول ضمنی تحقیقات پروژهٔ فارسیوب مرکز محاسبات است که چون شرکت فارسیوب شریف علاقهای به ادامهاش نداشت بهداد داوطلبانه ادامهاش داد. تا آنجا که من میدانم، پایگاه دادهٔ ریرا فقط یک مشکل حق تکثیر داشت، که شعرهای شهریار بود. گمانم آنها هم دیگر حذف شدهاند. اگر هم باقی ماندهاند میشود به راحتی از ویکی حذفشان کرد. مشکل دیگری نیست. قانون حق تکثیر ایران خیلی واضح است. اگر اثر برای اولین بار در ایران منتشر شده است و از مرگ همهٔ مؤلفانش حداقل سی سال گذشته است، ملک عمومی است به شرط انتساب به صاحب اثر. اما شعر معاصران را دقت کنید. تا زمانی که سی سال از مرگ مؤلف نگذشته است، دست نگه دارید. روزبه ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۱ (UTC)
- ممنون بابت راهنمایی ! ♦ مرد تنها ♦ ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۳ (UTC)
مرا تعقیب کنید
[ویرایش]جناب حسام بعنوان فعال ترین مدیر ویکی طبق معمول امروز هم هیچ اقدامی مهمتر از توصیه به کابران افغان در این بحث برای گزارش ویرایشات من جهت قطع دسترسی ندیده اند. ضمنا هیچ دلیلی هم ندارد که به اعتراض کاربران پیرامون قطع دسترسی قبلی من پاسخ داده شود.
پیشاپیش از ایشان تشکر می کنم و توصیه می کنم که مرا قدم به قدم تعقیب کنند و در تمام بحث هایی که من شرکت داشته ام به همین نحو، چگونگی درخواست برخورد با من به کاربران، آموزش داده شود. با تشکر. نرسی ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۷ (UTC)
- هنوز تعقیبتان نکردهام! وگرنه امروز یک مقاله ژورنالیستی زیبا نوشتهاید! حسام ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۶ (UTC)
- راستی اسمی از شما آورده شده است؟! یاد ضربالمثلی قدیمی افتادم! حسام ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)
- راستی در آن بحث غیر از من غیر افغان دیگر هم بود که مخاطب اعتراض باشد؟ً خوشحالم اگر به قیمت قربانی شدن من ، نیاز به خلع مدیریت شما بعنوان یکی از مشکلات اصلی ویکی فارسی هویدا تر از قبل شود.نرسی ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۲ (UTC)
- من هم باکی ندارم که برای رعایت قوانین ویکیپدیا و ناز نکشیدن عدهای به فکر خلعم باشند. جهت اطلاع شما عادت دارم! شما مراقب باشید که در این بین حیف نشوید. حسام ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)
- بر اساس قوانین ویکی پدیا نسبت به قطع دسترسی قبلی تان پاسخگو باشید.نسبت به عدم رعایت بیطرفی که به یک رویه عادی بدل شده پاسخگو باشید.شما برای رفتارهایتان از جمله قطع دسترسی کاربران متقد و... باک لازم ندارید. کسانیکه بی هیچ امکانی و با وجود صدها بار قطع دسترسی در برابر شما می ایستند ، به امید و عز م نیاز دارند. نرسی ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۵ (UTC)
- من هم باکی ندارم که برای رعایت قوانین ویکیپدیا و ناز نکشیدن عدهای به فکر خلعم باشند. جهت اطلاع شما عادت دارم! شما مراقب باشید که در این بین حیف نشوید. حسام ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)
- آن کاربر محترم افغان (شاکی) هم، همین امروز عضو شده است! جالب اینکه بایگانی بحث هم دارد که فقط حاوی خوشامد است.--آبتین ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۴ (UTC)
- اینها مهم نیست ، مهم فراگیری چگونگی قطع دسترسی من است.نرسی ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۲ (UTC)
- راستی در آن بحث غیر از من غیر افغان دیگر هم بود که مخاطب اعتراض باشد؟ً خوشحالم اگر به قیمت قربانی شدن من ، نیاز به خلع مدیریت شما بعنوان یکی از مشکلات اصلی ویکی فارسی هویدا تر از قبل شود.نرسی ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۲ (UTC)
- ژورنال فرانسوی است .پارسی را پاس بدارید.سلحشور پارس ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
- در فارسی «ژورنالیستی» رایج است؛ اینجا هم مقاله نیست. Raamin ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)
- در مورد لینک حسام: این مجموعه مقالات آیا یک پروژه است؟ --کامیار ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)
- در فارسی «ژورنالیستی» رایج است؛ اینجا هم مقاله نیست. Raamin ب ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)
- ژورنال فرانسوی است .پارسی را پاس بدارید.سلحشور پارس ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
نظارت ویکیبدان بر انتخابات و سیاستگذاری در ویکیپدیای فارسی
[ویرایش]پیشنهاد بسیار مهمی از طرف ویکیبدان برای روند انتخابات و سیاستگذاری در ویکیپدیای فارسی شده است که از همهٔ ویراستاران درخواست میشود در آن شرکت کنند. متن این پیشنهاد به انگلیسی (و به زودی فارسی) در این صفحه موجود است. روزبه ۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۷ (UTC)
A very important suggestion has been made by the stewards about supervision of elections and policy making has been made, and every editor is kindly asked to participate in it. The text of the suggestion in English (and soon in Persian) can be found here. Roozbeh, July 5, 2008, 23:37 (UTC).
Stewards' supervision of the elections and policy making at Persian Wikipedia
[ویرایش]Moved to this
- هنوز همکاران بسیاری در بحث ها شرکت نکرده اند. اگر نظری دارید لطفا آن را حتی فقط به "فارسی" بنویسید. در حد توان در ترجمه آنها به انگلیسی خواهم کوشید. -- احسان ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)
پیگیری بحثی بسیار مهم
[ویرایش]اطلاعرسانی!
به موازات جنجالها لطفاً این صفحه را حداقل در لیست پیگیریتان قرار دهید. همهاش نمیتوان به این و آن خرده گرفت و پای این و آن را برای حل مشکل وسط کشید و این درست نیست یکی از بیرون بیایید و ما را بالغ بدانبد وقتی خودمان نمیدانیم. از ملزومات یک جامعهٔ مترقی و پیشرفته مطابق با صحبتهای ویکیبد عزیز میلوش داشتن قوانین مترقی میباشد که این قوانین مترقی را باید انسانهایی مترقی ایجاد کنند. اگر خود را اینگونه میبینیم باید در ساختن این اجتماع نهایت سعی خود را بکنیم و تنها میتوان از نظر دیگران و تجربیاتشان بهره گرفت و امید به انجام کارهای غیر معمول و انقلابی نباید داشت. حداقل شرکت کنیم به ساختن که اگر سوال کردند که چه کردید که میگویید نمیشود ما جوابی داشته باشیم. نمیتوان کاری نکرد و توقع نتیجه داشت. پای جنجال و شکایت و شکایت کشی و بدگویی و بیعدالتی و بینظمی که میشود ماشاالله همه چانهای گرم و سری گرمتر و نطقی آتشین داریم و خاطرات تلخ و شیرین سالهای گذشته را با کنکاش از لابلای آرشیو بیرون میکشیم، تحریر میکنیم، تفسیر میکنیم، بولد و ایتالیک میکنیم و بیش از ۳ ساعت وقت برای ادیتش میگذاریم ولی موقع همکاری کردن و نظر دادن چشم خود را میبندیم و حتی آنقدر ارزش قائل نمیشویم که نگاهی بیاندازیم. شاید چیز خوبی باشد. با این روش حتی ولز هم نمیتواند کاری برای ما انجام دهد که هر کاری کند تنها در مقطعی جواب خواهد داد و بس. من عیناً این مطالب و تلاشها برای تشکیل هیئت و عدم مشارکت کاربران را به انگلیسی ترجمه میکنم و مینویسم که بارها طلب کمک و همکاری شدهاست که کاربران لبیک نگفتهاند و تنها دائماً ایراد میگیرند و میگویند فلانی نمیگذارد و ... اول شما راه بیاندازید که اگر کسی سنگاندازی کرد بهانهای داشته باشیم. دائماً پای روزبه و ایکس و ایگرگ را وسط میکشیم تا بهانهای داشته باشیم و از آنها سدهایی غیر قابل عبور ساختهایم. نمیگویم که بیتاثیر نیستند که خودم موافقم که هستند ولی آیا ما حرکتی کردهایم که نتیجهاش را ببینیم. حرف دوستان ویکیبد روشن بود. به نظرم باید تکانی به خود بدهیم و دست از سر عوامل ثانوی برداریم و نهادهای اساسی ویکی را بسازیم و قوانین را اصلاح کنیم. مشارکت در جنجال در ویکی برابر ۱۰۰٪ ولی مشارکت در تولید نهادها و قوانین اساسی و بنیادین ۰٪ و توقعات ۱۰۰۰٪ . متأسفانه من مشکل امروز ویکی را مدیر و نداشتن دیوانسالار نمیبینم که البته مشکل هستند ولی در درجه دوم. مشکل خود ما هستیم که هنوز آنقدر بالغ نشدهایم که مکانی را با اراده خودمان اداره کنیم. درود (نیاز به مشکارکت برای ترجمه دارم!) --کامیار ۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)
- با اجازه، اصلاح میکنم منظور صفحه اصلی پروژه بود: ویکیپدیا:انتخابات هیئت داوری دوره اول.
صادق
ب ۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
- هم موافقم و هم اماده کمک برای ترجمه هر چند روزانه وقت زیادی برای مشارکت ندارم.سلحشور پارس ۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
هادیمان نیوز معتبر چرا نوشته هایش پاک می شود
[ویرایش]اگر قرار منبع اطلاع رسانی درست خبر هایش پاک شود پس چرا وقایع کنونی را ایجاد کرده اید شما می توانید با یک تحقیق ساده به این مسئله پی ببریدکاربر هادیمان
- معتبر چیست؟ وپ:منابع و وپ:ارجاع را مطالعه کنید؛ متوجه میشوید معتبر یعنی چه. Raamin ب ۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۹ (UTC)
دینسالاری
[ویرایش]ایدئولوژی دینسالاری در الگوی ایدئولوژیهای سیاسی-اجتماعی از قلم افتاده است .لطفا دوستی ان را اضافه کند یا بگویید چگونه می شود ان را اضافه کرد.با سپاس.سلحشور پارس ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۳ (UTC)
- خوب شد؟--زرشک ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)
- سپاس فراوان !!سلحشور پارس ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۶ (UTC)
خراب کاری کاربر 85.133.169.175
[ویرایش]کاربر 85.133.169.175 اقدام به خراب کاری مقاله ی تخت جمشید کرده است .برخورد با اینگونه اعمال ها چیست و چه می توان کرد ؟با سپاس.سلحشور پارس ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۱ (UTC)
انتخاب مجدد مدیران و دیوانسالاران در ویکی فارسی
[ویرایش]با توجه به صحبتهای آخر ویکیبد میلوش، لطفاً در ساختن صفحهٔ مرتبط یاری برسانید و همکاری نمایید. پیشنهاد من این است که ابتدا صحبتهای مرتبط را در آن صفحه را کاملاً مطالعه فرمایید. تشکر--کامیار ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۰ (UTC)
ترجمه پیشنهاد مشخص ایشان این است:
ترجمه: من فرمول زیر را به شما پیشنهاد می کنم:
ترجمه: مدیران باید با حداقل 70% آراء پس از بحث انتخاب گردند. مثلا بحث باید 7 روز و انتخابات 7 روز به طول انجامد.
ترجمه: دیوانسالاران باید در فرایند مشابه ولی با 80% پشتیبانی انتخاب گردند.
ترجمه: سالی یکبار (مثلا در ماه فرودین ...) شما باید تمام مدیران و دیوانسالاران را ابقا کنید. مثلا مدیران با کمتر از 50% پشتیبانی و دیوانسالاران با کمتر از 60% حمایت حق دسترسی خود را از دست بدهند.
به نظر بنده که جالب و قابل بحث و سپس اجماع است.--Taslim ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۵ (UTC)
- لصفاً این را ببینید و نظر بدهید. ابن نتیجه بحث من با میلوش و پیشنهاد او میباشد. ظاهراً نهایت کار آنها برای ما همین است. پس همراهی کنید.--کامیار ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC)
چندی پیش دسترسی کاربر نوید ربیعی به علت اعتراضهای گسترده کاربران با سابقه برای یکسال بسته شد. ایشان با حساب کاربری زاپاس در بحثم و همچنین با ایمیل در خارج ویکیپدیا درخواست کردهاند حسابشان را باز کنم و قول دادهاند از این به بعد از خرابکاری و آزار دیگران(بطور غیر مستقیم) خودداری کنند. البته ایشان چندین بار قول داده و عمل نکردهاند. لطفاً اگر در جریان فعالیتهای یشان هستید نظرتان را اعلام فرماید. با تشکر وحید ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۳۰ (UTC)
- به نظر من یک فرصت آخر به وی داده شود. اینکه کاربر از اعمال گذشته اش پشیمان شده، نشان مثبتی است. --سندباد ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۸ (UTC)
- من هم موافقم، ولی دیدم آخرین مقالهاش در «هریم» یک برچسب نقض حق تکثیر بزرگ توسط مردتنها خورده بود. اما اگر مشارکتهایش رو به بهبود بوده، چه ایرادی دارد.
صادق
ب ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)
- من هم موافقم، ولی دیدم آخرین مقالهاش در «هریم» یک برچسب نقض حق تکثیر بزرگ توسط مردتنها خورده بود. اما اگر مشارکتهایش رو به بهبود بوده، چه ایرادی دارد.
- هر چند توبه ی گرگ مرگ است اما بهتر است فرصت دیگری به وی داده شود ولی برای مدتی زیر نظر بماند.سلحشور پارس ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۹ (UTC)
- پیشنهاد می کنم دسترسیاش باز شود اگر موردی را تکرار کرد بی پایان بدون بخشش بسته شود(پیشنهاد می کنم در این زمینه نظرخواهی شود). امیرΣυζήτηση ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۸ (UTC)
من در جریان نیستم! پیوندی قرار دهید. مهدی.غ ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)
- با یکی دو پیوند قابل بررسی نیست، ویرایشاتشان را بررسی کنید. وحید ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)
- موافق ولی مشروط به اینکه ذکر شود با دیدن تخلفی مانند آنچه باعث بستنش شد تصمیمی اساسی برای بستن همیشگی اتخاذ خواهدشد. در ضمن یادآوری میکنم که بعد از بسته شدن چند بار با ساختن حسابهای زاپاس دوباره سعی در تکرار روند قبلی خود داشته است. جای تامل بسیار است.--کامیار ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۴۷ (UTC)
- دسترسیاش را باز کردم و در بحث با ایشان اتمام حجت کردم در صورت ایجاد مجدد دردسر دسترسیاش تا زمان تشکیل هیئت داوری و رای این هیئت بسته خواهد شد. وحید ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)
- خوب است، ولی باید مواظب بود نقشههای درازمدت سرکاری نکشیدهباشد.--ماني ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۹ (UTC)
- دسترسیاش را باز کردم و در بحث با ایشان اتمام حجت کردم در صورت ایجاد مجدد دردسر دسترسیاش تا زمان تشکیل هیئت داوری و رای این هیئت بسته خواهد شد. وحید ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)
- موافق ولی مشروط به اینکه ذکر شود با دیدن تخلفی مانند آنچه باعث بستنش شد تصمیمی اساسی برای بستن همیشگی اتخاذ خواهدشد. در ضمن یادآوری میکنم که بعد از بسته شدن چند بار با ساختن حسابهای زاپاس دوباره سعی در تکرار روند قبلی خود داشته است. جای تامل بسیار است.--کامیار ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۴۷ (UTC)
lr header and lr footer
[ویرایش]Just to say that I made redirects Template:lr header and Template:lr footer. You should put it somewhere in the documentation for non-native speakers to use those templates if they are willing to see properly formatted text. Of course, both of them are redirects to the templates already created here. --Millosh ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۶ (UTC)
ویکیپدیا:نظرخواهی برای حذف
[ویرایش]دوستان و یاران و همکاران گرامی لطفا ویکیپدیا:نظرخواهی برای حذف را دریابید.آنقدر کم شرکت میکنید که تشخیص نمیتوان داد♦ مرد تنها ♦ ب ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)
- ما که همکاری کردیم. --Wayiran (ب) ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۹ (UTC)
سرشناسی
[ویرایش]میخواستم مقالهای درباره رضا چلنگر بنویسم ولی دو به شک بودم که اصلا سرشناس برای دانشنامه هست یا خیر تنها بحث مستقیم با موضوع را در روزنامه آسیا یافتم [۲] .--مهدی.غ ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- به نظر من که سرشناس است. چند تا از خانمهای آن کاره (به خاطر شهرتشون در آن کار) اینجا مقاله دارند. چلنگر را که حداقل نصف ایران میشناسد.--همان ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۴ (UTC)
- ایشان مترجم صرف نیستند، همین که در جریانات دوپینگ بازیکنان پاس همدان متهم ردیف اول بودند و هستند، دال بر سرشناسی ایشان است. Taeedxy ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)
- به نظر من که سرشناس است. چند تا از خانمهای آن کاره (به خاطر شهرتشون در آن کار) اینجا مقاله دارند. چلنگر را که حداقل نصف ایران میشناسد.--همان ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۴ (UTC)
این الگو نامش چه بود؟!
[ویرایش]یادم میآید که الگویی داشتیم برای افراد تازهمرده. نامش چه بود؟ محمـود ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۰۱ (UTC)
- {{کشتهگان اخیر}} من برای الیزابت اسپرینگز لازمش دارم امیرΣυζήτηση ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
مقاله برگزیده
[ویرایش]جالب است ببنید !!!! امیرΣυζήτηση ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۶ (UTC)
- عجب! باید یکم از ما یاد بگیرن، واقعاً به خودمون امیدوار شدم.--کامیار ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)
لینک به ویکیپدیای تاجیکی در صفحهٔ اصلی
[ویرایش]تاجیکها، همزبان ما هستند و تنها رسم خطشان عوض شده. شایسته است که لینک Саҳифаи Аслӣ در کنار دیگر زبانهای لینک داده شده در صفحه اول ویکیفارسی گنجانده شود. --سندباد ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۱ (UTC)
- موافقم، باید به فکر افزایش همکاریهای بین این دو در ویکیپدیا هم باشیم.--آبتین ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۱۸ (UTC)
- بسیار کار پسندیدهیی است. من چند وقت پیش که از ویکیپدیای فارسی ناامید شده بودم رفتم آنجا عضو شدم و روی الفبایاش هم کار کردم اما خب گرفتاریهای خارج از ویکی نگذاشته است تا اکنون ویرایش جدی انجام دهم. عزیزی ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۸ (UTC)
- موافقم، باید به فکر افزایش همکاریهای بین این دو در ویکیپدیا هم باشیم.--آبتین ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۱۸ (UTC)
Help needed for MediaWiki implementation for one Berber language
[ویرایش]For some time I have in my task list to make a transliteration engine for Tarifit language (a Berber language spoken in Morocco and Algeria). They are using Latin script, Tifinagh (a Berber script) and Arabic script. While I don't have problems with Tifinagh and Latin, I have to say that I have a lot of problems with Arabic script. Not only because of right-to-left, but because of other features which makes to me work with Arabic script very hard. --Millosh ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
So, I need someone who has a little bit more linguistic knowledge of the Arabic script, as well as someone who is faimilar with PHP (so, no need of programming is necessary; something like "open editor, change some parts and save it" would be good enough). Note that I have all what is needed for making the engine; only someone who is familiar with Arabic script is needed. But, of course, if someone is willing to work on that issue not only as a consultant for the script, it would be much better. And, of course, there is no limit for interested persons: As many of you are willing to work on that (even there is not a lot of job), it would be better because we may solve some other similar issues and to generalize those engines (for example, Kurdish Wikipedia has similar feature). --Millosh ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
BTW, I really prefer not to ask this question at ar.wp because there are some ethnic tensions. So, you seem to me as the best option for helping me about that. --Millosh ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
- I'm interested in this project. Could it be useful for Tajik alphabet vs Perso-Arabic script ? مهدی.غ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)
Yes, it may be used for Tajik conversion engine, too. I made a Google group, so anyone interested may join there. It may be useful for other projects, too. Probably, this group will be moved to Wikimedia servers through some time. During the next couple of days I'll write some introduction there. --Millosh ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۰ (UTC)
دیوانسالار غیرفعال
[ویرایش]این تکرار مکررات است اما در صفحه تقاضای پرچم اکنون چند مشکل داریم اولا از خط زدن نظر آقای حسام بیش از ۴ روز گذشته است اما روبات امیروبات پرچم نگرفته است دوما اکنون چند روبات در همین صفحه پرچم گرفته اند بدون اینکه کسی بفهمد حتی نظراتشان پاک نمی شود(سنت بر این است که پاک شود مثلا برای روبات آقای مردتنها بعد از گرفتن پرچم پاک شد) مثال Purbo_T که اگر در این صفحه نگاه کنید پرچم گرفته است بدون اینکه لااقل یک کاربر غیراز خودشان خبردار شود.
شما قضاوت کنید که روباتم در ویکیپدیای عربی پرچم بگیرد،در ویکیپدیاهای ترکی،انگلیسی،ایتالیای و کرهای در مراحل نهایی گرفتن پرچم باشد و در ویکیپدیای اصلی یک لنگه در هوا بماند
راستی بهتر نیست در همان صفحه بجای پاک کردن آرشیو شود؟ بعضی مواقع ممکن است لازم شود امیرΣυζήτηση ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۰۳ (UTC)
- آرشیو میشود. تنهابوت هم آرشیو شدهاست. و در مورد پرچم اگر همه موافقند یا باید صبر کنید و یا از متا بخواهید! نمیدانم از متا میشود و یا خیر. در آرشیو دیدم که بعضی از پرچمها را روزبه نداده و کسان دیگری دادهاند زیرا زیاد منتظر ماندهبودند.--کامیار ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)
- آرشیو! --کامیار ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)
- نمونه دادن پرچم هم در آن صفحه توسط دیگران فراوانه : مثلاً: Bot flag granted, because there are no active bureaucrats. --Dungodung ۹ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۶ (UTC)
- آرشیو! --کامیار ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)
--کامیار ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)
- الگوی بایگانی را اضافه کردم تا اشتباه پیش نیاید امیرΣυζήτηση ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۴ (UTC)
لزوم نگهبانی
[ویرایش]دوستان عزیز آیا هیچ صفحه تصادفی را کلیک میکنید یا نیم نگاهی به تغییرات اخیر دارید؟ متاسفانه ما در اینجا با موجی از خرابکاریهای سهوی و عمدی روبهرو هستیم - میتوان گفت وضع کثرت وسیعی از مقالات آشفته و نابسامان است. انبوهی از برچسبهای بیمورد ، غلطهای املایی ، مطالب فلهای اضافه شده توسط کاربران گذری و آیپیها و هزار یک مورد دیگر باعث شدهاند که تا حد بالایی از کیفیت مقالات کاسته شود...
راهکارها(روشها) :
اول یک مثال به جای مقدمه :
کاربر:Mostafazizi را همه میشناسید - خرابکاری در مقالاتی که توسط این کاربر ایجاد میشوند غیر قابل انجام هستند ، چون دائما توسط این کاربر نگهبانی میشوند.
روش اول : همیشه نسبت به مقالاتی که تولید میکنید حس مسئولیت داشته باشید و آنها را به فهرست پیگیریهای خود اضافه کنید. (شخصا حدود ۲۰۰ مقاله را همیشه نظارت دقیق داشتهام.)
روش دوم : یک پروژه تهیه کنید با محتوای یک چراغ نگهبانی برای صفحه تغییرات اخیر : یعنی هر کس که پست نگهبانی را در آن تحویل گرفت چراغ را با نام کاربری خود روشن کند و هر چند دقیقه یکبار صفحه تغییرات اخیر را ریفرش کند. حتیالمقدر وقتی خواست پست را ترک کند آن را مستقیما به کاربر معتمد بعدی تحویل دهد و یا چراغ را خاموش کند تا به محض روئیت کس دیگری جایش را پر کند. این امر بدان معناست که هر کاربری اولویت اول خود را هنگام وارد شدن به سیستم چک کردن پست نگهبانی صفحه تغییرات اخیر بگذارد. باور کنید با اجرای این سیستم جلوی بسیاری خرابکاریها و اتلاف وقتها گرفته شده و از کیفیت مقالات پاسداری خواهد شد.(کار بسیار سادهای است که به صورت فردی آن را انجام دادهام و هم به کارهای دیگرم در ویکی رسیدهام.)
راهکار اول : کاربر:محمديان را باز گردانید! این آدم برای پروژه خیلی ارزش دارد - دلیل نیاورید که مشارکت در پروژه اختیاری است. بله اختیاری است اما نه برای کاربری مثل محمدیان - به یاد دارم که اگر منی که برایش کاملا شناخته شده بودم یک کلمه را در مقالههایش بالا و پائین میکردم باید یک طومار توضیح میدادم که چرا این کار را کردهام. گمان میکنم این شخص چیزی در حدود هزار مقاله را نگهبانی میکرده.
راهکار دوم : برچسبها (مخصوصا برچسبهای خرد) را کنترل کنید بسیاری از آنها بیهودهاند و یا باید تعویض شوند.
اگر روشها و راهکارهای مرا قابل دانستید اعلام دارید تا بیشتر توضیح دهم.آمبولانس ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
- من برای بازگشت جناب محمدیان خیلی تلاش کردم سایر دوستان نیز تلاشهایی کردند.اگر شما راهکاری دارید من خوشحال میشوم آنرا با شدت و حدت دنبال کنم♦ مرد تنها ♦ ب ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۷ (UTC)
- باید یک طومار بنویسیم و امضایش کنیم - باید همه با هم درخواست بدهیم. کاملا شدنی است در صفحه کاربریش دوباره تمامی امضاهای کاربران معتبر را زیر یک پوزشنامه جمع کنیم(همه مدیران باید امضایش کنند بدون استثناء). من مطمئن هستم که محمدیان سر آن بلوایی که شد مطلقا هیچکاره بوده.آمبولانس ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۲ (UTC)
- در ضمن من سر روش دوم کلی دود چراغ خوردهام کمی رویش فکر کنید کاملا عملی است.آمبولانس ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۳ (UTC)
- من برای پروژه موافقم چون تو ذهن خودم هم بود امیرΣυζήτηση ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۳ (UTC)
- اول این که کلی خوشمان آمد از دیدن نام خودمان. مرسی. دوم این که امیدوارم آقای محمدیان برگردند توماری هم تهیه شد که بنده هم امضا کرد و سوم این که این چراغ فکر بسیار خوبی است. پروژهیی تعریف کنید و داوطلب بگیرید من هم هستم. باقی بقایتان! عزیزی ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۹ (UTC)
- من برای پروژه موافقم چون تو ذهن خودم هم بود امیرΣυζήτηση ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۳ (UTC)
- در ضمن من سر روش دوم کلی دود چراغ خوردهام کمی رویش فکر کنید کاملا عملی است.آمبولانس ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۳ (UTC)
- باید یک طومار بنویسیم و امضایش کنیم - باید همه با هم درخواست بدهیم. کاملا شدنی است در صفحه کاربریش دوباره تمامی امضاهای کاربران معتبر را زیر یک پوزشنامه جمع کنیم(همه مدیران باید امضایش کنند بدون استثناء). من مطمئن هستم که محمدیان سر آن بلوایی که شد مطلقا هیچکاره بوده.آمبولانس ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۲ (UTC)
بسم اللهویکیپدیا:ویکیپروژه تغییرات اخیر امیرΣυζήτηση ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۸ (UTC)
- امیدوارم مانند وپ:ف به خاک سیاه ننشیند امیرΣυζήτηση ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۷ (UTC)
- نیک که بنگریم آخر و عاقبتش همان است :=)--کامیار ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۴ (UTC)
برای ویکیپدیای فارسی متاسفم که چنین روحیه همکاری ضعیفی دارد امیرΣυζήτηση ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۰ (UTC)- حرفم را با توجه به وپ:هریم پس می گیرم اگر این پروژه با شکست مواجه شود پس مشکل از خودم است امیرΣυζήτηση ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۵ (UTC)
- اول نگهبانی رسمی را آغاز کردم و مطالب اضافه را حذف - با امید به اینکه همه همکاری کنند - نگهبانی هر وقت که آن لاین باشی قابل انجام است و نه پاره وقتی.آمبولانس ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۲۳ (UTC)
- مثال : روش من در نگهبانی این طور است که در صفحه تغییرات اخیر هر ویرایش مشکوکی که از آیپی و کاربر تازهوارد یا مضنون ببینم سریعا تاریخچه مقاله ویرایش شده را با نسخههای قبلی مقایسه کرده و در صورت لزوم ویرایش خرابکارانه را واگردانی میکنم.آمبولانس ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۳۰ (UTC)
- مورد دیگر مثلا وقتی میبینم آبتین یا همان و یا بهآفرید و دیگران ویرایشی انجام میدهند اصولا آن را چک نمیکنم چون به آنها اطمینان دارم - مورد دیگر آنکه هر وقت خواستید پست را ترک کنید حتیالامکان آن را به فرد معتمد دیگری تحویل دهید و آفلاین شوید.آمبولانس ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۳۹ (UTC)
- مثال : روش من در نگهبانی این طور است که در صفحه تغییرات اخیر هر ویرایش مشکوکی که از آیپی و کاربر تازهوارد یا مضنون ببینم سریعا تاریخچه مقاله ویرایش شده را با نسخههای قبلی مقایسه کرده و در صورت لزوم ویرایش خرابکارانه را واگردانی میکنم.آمبولانس ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۳۰ (UTC)
- نیک که بنگریم آخر و عاقبتش همان است :=)--کامیار ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۴ (UTC)
ناشنامه
[ویرایش]تعطیلات تابستانی را در ویکیپارک به سر برید.ناشنامه--MAX 85 ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۰۱ (UTC)
یک امیدوار ی دیگر
[ویرایش]اینطور که پیداست درصد زیادی از ۷٬۷۶۳ مقاله ویکیپدیای اردو، وضعیتی مانند این مقالههای این زمره (رده) دارند. مقالههای شهرهای ایران، به جز تهران با ۴ خط مطلب، باقی در واقع خالی و دارای یک جمله ظاهرا با این مضمون هستند: مقاله خالی است در ویرایش آن بکوشید (البته ترجمهام درست نیست)، اینگونه، تکلیف ۷۴ مقاله را از سال ۲۰۰۶ تاکنون روشن کردهاند!--آبتین ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۴ (UTC)
- برای مثال خوی آن متنی که شما می گویید الگوی خردشان استامیرΣυζήτηση ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)
- الگوی خرد/خالی :) --آبتین ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۱۵ (UTC)
مرخصی
[ویرایش]گفتم اینجا دو خطی بنویسم تا خدای نکرده احیانا شبهه ای پیش نیاید.
من تا حدود اواخر آگوست نمیتوانم آنطور مثل سابق (و آنطوریکه برخی دوستان از من ممکن است انتظار داشته باشند) اینجا حضور داشته باشم. ۷-۸ تا برنامه و مشغله (درسی و غیر درسی) همزمان برایم پیش آمده که باید بدانها توجه و رسیدگی دقیق کنم. (نمونه مشغله غیردرسی را در نامه مقابل میبینید.)
برای همین نمیتوانم تا اواخر آگوست، تمام وقت در بحث های امثال ویکیپدیا:انتخابات هیئت داوری دوره اول و ادامه ویکیپدیا:نظارت ویکیبدان بر انتخابات و سیاستگذاری در ویکیپدیای فارسی به شما آنطوریکه دلم میخواست کمک کنم. فقط میتوانم فعلا روزی حدود ۱۰-۱۵ دقیقه برای رسیدگی به کارهای مورد نیاز وقت بگذارم.
امیدوارم دوستان نبود فعلی ما را ببخشند. با اجازه.--زرشک ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۳ (UTC)
الگوی نبردها
[ویرایش]آیا چیزی به نام الگوی نبردها وجود دارد؟مانند یک جدول اطلاعاتی شامل طرف های جنگ و تلافات دو طرف. اگر نه یکی از دوستان لطف کند همچین چیزی درست کند .نمونه هایش در ویکیپدیای انگلیسی هست(صفحه انگلیسی نبرد حران را ببینید).اگر خودم بلد بودم درست می کردم.با سپاس.سلحشور پارس ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)
بله در جنگ اسرائیل لبنان ۲۰۰۶ به طور کامل بکار رفته است. --مهدی.غ ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۴ (UTC)
- سپاس فراوان.سلحشور پارس ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)
درخواست راهنمایی
[ویرایش]من نمیدانم در برابر رامین وحسام چه کنم؟ عاجزانه درخواست کمک دارم.
- هنگامیکه یکی از کاربران من و چند تن دیگر را علنا "مزد بگیر" و"مزدور مجاهدین" مینامد ، اعتراض من و چندی دیگر از کاربران برای یک اخطار خشک و خالی به کاربر مذکور بی حاصل است و نهایتا آقای حسام میگوید که چون من در میان توهین شدگان هستم بدان رسیدگی نمیکند +
به طور کل وقتی نوشتید و رسیدگی نکردند دیگر ننویسید و اصرار نکنید. یا نیاز به رسیدگی نداشته یا کسی با توجه به سابقه موضوع و کاربران درگیر علاقهای به رسیدگی ندارد.
صراحتا اعلام میشود که کاربرانی هستند که مزد بگیر نامیدنشان نیازی به رسیدگی ندارد!
اما دو روز قبل با استناد به انتقادات من از جمهوری اسلامی ( که در صفحه بحث سندباد نوشته بودم) قطع دسترسی شدم!+ یقین دارم اگر من مطالبی این چنین را از صفحات بحث دهها کاربر دیگر ارائه کنم هیچ برخوردی نخواهد شد.
از سوی دیگر آقای حسام در میانه بحث ما و چند کاربران افغان پیرامون چگونگی تدوین تاریخ ایران و افغانستان وارد معرکه شده و کاربران افغان را تحریک به شکایت از من برای قطع دسترسی میکند، که نتیجه آنرا روز بعد با "نژاد پرست" خوانده شدن توسط یکی از کاربران دیدیدم ( گرچه آن کاربر عذر خواهی کرد) اما مدیران بلافاصله شکایت وی را در تام پاک کردند.
- در مقاله قتلهای زنجیرهای به مسئله احمد خمینی پرداختم. مدارکش هم سه کتاب از اکبر گنجی ، مقاله عمادالدین باقی در روزنامه فتح ( که شماره و تاریخ آن ارائه شدهاست) و کتاب و مقالات تدوین شده توسط نوریزادهاست. در حالیکه کتاب و مقالات مذکور را نخواندهاند و علاقهای هم به مراجعه کردن بدان ندارند. مقاله را حذف میکنند. در ضمن نیازی ( رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح ) نیز در مصاحبهای که خود اکبر گنجی در کتاب "عالی جناب ..." آوردهاست ( و روزنامه ایران هم در آن زمان درج کرده بود) به قتل احمدی خمینی اشاره کردهاست. این منابع کافی نیست؟ در حالیکه ساختار مقاله ( اشاره هم کردهام همانجا) بر اساس کتب و مقالات مذکور است و همه ( در مورد مقالات روزنامهها به تفصیل آدرس) ارائه شدهاست، جلوی هر جمله علامت مدرک میگذارد، و بعد هم امروز تمام مطالب را حذف کرده است!! من و بسیاری دیگر با زیرو رو کردن صدها مقاله را تدوین کردهایم. رواست که شما بدون کوچکترین مراجعه به منابع همه را حذف کنید؟ تا بعد از یکی دو بار واگردانی و اصرار من ، این مقاله را هم همچون چندین مقاله دیگر قفل کنند و امکان ویرایش مقاله را از بین ببرند.
- در حالیکه سه کشور فارسی زبان هم در اجلاس سران و هم در اجلاس وزرای خارجه توفق نامهای برای راه اندازی تلوزیون مشترک فارسی زبان امضا کردهاند، آقای رامین میگوید که برنامهای برای این تلوزیون وجود ندارد و من مقاله را نمیپسندم ،تلوزیونی مشترک فارسی زبان باید حذف شود!!
و از این دست فراوان است...
به نظر شما من چه باید بکنم در برابر ایشان؟نرسی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)
- درود نرسی جان. کمی تحمل بفرمائید، درست خواهد شد. در ضمن من اگر جای شما بودم، این مسایل را با کاربر:Millosh در میان میگذاشتم. راستی فراموش کردید که امضا بفرمائید. دوستدار --سندباد ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
- ممنونم سندباد جان. دیروز عمل داشتم. بیحسی موضعی از نخاع و الان هم درد وحشتناک. مرسی بخاطر پیگیری. نرسی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)
- میلوش برای ویکیپدیای فارسی تصمیم نمیگیرد. شما بهتر است لحن نگارشتان را بهتر کنید و هر شایعهای را از نشریات زرد وارد ویکیپدیا نکنید. در ضمن مردتنها دسترسی شما را بسته نه حسام و رامین. ویکیپدیا محلی برای مخالفت با ج.ا.ا(یا اسرائیل) و سیاستهای آن نیست. مطالب باید دانشنامهای و از روی منابع موثق و مستقل نوشته شوند. وحید ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)
- رفتارهای دوگانه پای میلوش را به ویکی باز کرد. این واقعیت را فراموش نکنید.من یک سوال از شما دارم ( انتظار دارم که چون مدیر هستید پاسخ مستدل بدهید) روزنامههای فتح ، خرداد، عصر آزادگان ( که به افشاگری پیرامون قتلهای زنجیرهای پرداختند) توسط چه کسانیکه و در چه زمانی منتشر میشدند که شما فهمیدید زرد هستند؟ کتب و مقالات اگبر گنجی، باقی و نوریرزاده را دیدهاید و مدعی هستید که زرد هستند دو شابعات؟ از نظر شما سازمان قضایی نیروهای مسلح ( زیر نظر خامنهای ) منبع مستقل و معتبر نیست و اظهارات رییس آن ( حجه السلام نیازی) ارزشی ندارد و زرد است؟ منتظر پاسختان هستم.نرسی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۴ (UTC)
- نرسی جان، از دست دوستان ناراحت نشوید، منتها وقتی چند نفر با دیدگاه و مشی متفاوت و مختلف به شما میگویند که فلان کار اشتباه است بهتر است مختصری به نظرشان توجه کنید. برخی ویرایشهای شما خیلی خوب است و مورد استقبال هم واقع میشوید، نمیگویم مقاله ضدج.ا.ا. ایجاد نکن، اما میگویم وقتی ایجاد میکنی بکوش شرایط آن مشابه مقالاتی باشد که از نظر جامعه ویکیپدیا (نه از نظر یکی دو شخص خاص اعم از موافق یا مخالف) پذیرفتنی است.Aparhizi ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۷ (UTC)
- میلوش برای ویکیپدیای فارسی تصمیم نمیگیرد. شما بهتر است لحن نگارشتان را بهتر کنید و هر شایعهای را از نشریات زرد وارد ویکیپدیا نکنید. در ضمن مردتنها دسترسی شما را بسته نه حسام و رامین. ویکیپدیا محلی برای مخالفت با ج.ا.ا(یا اسرائیل) و سیاستهای آن نیست. مطالب باید دانشنامهای و از روی منابع موثق و مستقل نوشته شوند. وحید ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)
- ممنونم سندباد جان. دیروز عمل داشتم. بیحسی موضعی از نخاع و الان هم درد وحشتناک. مرسی بخاطر پیگیری. نرسی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)
- من موافقم که ممکن است ویرایشاتم ایراد داشته باشد و نیاز به تصحیح. اما انتظار دارم که برخورد دوگانه نباشد، مستند باشد ( یعنی برای وقتی که جهت جمع آوری صدها منبع گذاشتهام ارزش قائل شوند) و بدون توهین بیان کنند. در مقاله عملکرد علی خامنهای در دوران رهبری صادق بخشهای عمدهای را حذف کرد، من هنوز هم منتقد آن اقدام هستم و معتقدم دلایلش درست نبود، اما چون یکبار زحمت بخودش داده بود و منابع را دیده بود ، من مقاومتی نکردم. در حالیکه شما ببینید آقای حسام از همان ابتدا به توهین و تمسخر میپردازد( صفحه بحث). از سوی دیگر من میپرسم که چرا با کاربری که من و چندین نفر دیگر را مورد چنان توهینی قرار میدهد هیچ برخوردی ( حتی یک اخطار) داده نمیشود؟متلک پرانیهای حسام خیلی آزاد دهندهاست. نرسی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۳ (UTC)
- بله؛ دوست میدارید، این مسائل را حتماً با Molish هم در میان بگذارید. من شخصاً خوشحال خواهم شد نظر Molish را در مورد طرز برخورد با کاربرانی مثل نرسی بدانم. Raamin ب ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)
- بسیار جالب است؛ نرسی فحش میدهد ([۳] [۴])، دسترسیش به حق بسته میشود؛ حال طلبکار هم هست. Raamin ب ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC)
- رامین جان ، من نمیدانستم که بیان نظر در مورد غیر کاربران ویکی مغایر قوانین بوده باشد. خصوصا در موردی که همه(اکثریت) آنرا قبول دارند.مثلا اگر من بگویم صدام یک فاشیست جنایتکار بودهاست این کار خلاف قوانین ویکی است. تصور من این بود که حمله شخصی شامل کاربران ویکی میشود. حال شما میفرمایید که تصور من غلط بوده ومن اشتباه کردم؟ هیچ حرفی نیست. اما چرا در برابر توهین آشکار به من و چندین نفر دیگر سکوت کردید. پرسش اصلی من همین است. اصلا قطع دسترسی اخیر من توسط مردتنها بود، من اگر به قطع دسترسی اعتراض داشتم باید او را خطاب قرار میدادم ( که ندادم و اعتراضی هم نکردم) اعتراض من به برخورد دوگانه شماست.
در مورد مطالب حذف شده و مقاله تلوزیون فارسی زبان هم اگر ممکن است بفرمایید چرا مصوبه سران و وزاری خارجه سه کشور مهم نیست ؟ شما از کدام منبع دریافتید که برنامهای برای اجرایی شدن آن نیست( این یعنی توهین آشکار به دستگاه دیپلماسی سه کشور، سران و وزرایشان مصوبهای را میگذرانند که هیچ برنامهای برایش ندارند؟! ممکن است؟) ضمنا در میان این همه مقاله یک خطی در ویکی، همین بی ارزش بود؟ نرسی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۱۳ (UTC)
- ضمنا رامین جان،مسئله قتلهای زنجیرهای ، یک مقاله خاص است. انبوهی از منابع در روزنامههای اصلاح طلب طی سالهای 77-78 منتشر شد،حتی مقامات مسئول اظهارات افشاگرانهای داشتند( ربیعی نماینده خاتمی در کمیته تحقیق،سعید حجاریان،نیازی)هیچ کدام در آن زمان آنلاین نبودهاند، برای اظهار نظر پیرامون این مقاله هیچ راهی نیست جز اینکه شما ( یا هر کس دیگر) همان منابع مکتوب را ببنید.من میخواستم برم کتابخانه حسینیه ارشاد و از روزنامهها انبوهی مطالب ناگفته را یادداشت برداری کنم. این منصفانه نیست که کسی بدون دیدن مکتوبات یک طرفه همه چیز را حذف کند. میتوان به یک نفر ( هر کس قبولش دارید) ماموریت بدهید که مطالب را با مکتوبات چک کند.نرسی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۱ (UTC)
- در مورد قتلهای زنجیرهای که علاوه بر مقالات متعدد چندین کتاب نیز نوشته شدهاست، آنها نیز منابع خوبی است. اما در مورد کل بحثی که مطرح کردید باید عرض کنم که اشکال کار شما آن است که زود از کوره در میروید و به افراد نیز توهین میکنید، اگر بتوانید در این مورد بیشتر تلاش کنید و با آرامش بیشتری در بحثها شرکت کنید بهتر نیز به نتیجه خواهید رسید. در عین حال از روشهای مثل درخواست نظر سوم بیشتر استفاده کنید، که هم کار آسانی است هم نیازی به مایه گذاشتن از اعصاب ندارد. هر جا با کسی درگیر شدید فوری پیشنهاد دهید که نظر یکی دیگر از کاربران را جویا شوید و بر سر نام یک کاربر به توافق برسید (بهتر است این کار از طریق ایمیل صورت گیرد چون ممکن است در صفحه بحث نام کاربری ذکر شود بعد یکی از شما دو نفر با وی مخالفت کنید و این شخص سوم دلخور شود). این روش را چند بار امتحان کنید ببینید چه میشود. نظر شما چیست؟Aparhizi ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)
- موافقم. یک بار از یکی از دوستان که البته از مدیران هم هستند خواستم که چنین کنند. اما گفتند که علاقه ای به ویرایشات سیاسی ندارند. احساس کردم که از جنجالهای بعدی نظیر آنچه بر سر من آمد می ترسند. دیگر ادامه ندادم.اما من با این روش موافقم.
- ضمنا رامین جان،مسئله قتلهای زنجیرهای ، یک مقاله خاص است. انبوهی از منابع در روزنامههای اصلاح طلب طی سالهای 77-78 منتشر شد،حتی مقامات مسئول اظهارات افشاگرانهای داشتند( ربیعی نماینده خاتمی در کمیته تحقیق،سعید حجاریان،نیازی)هیچ کدام در آن زمان آنلاین نبودهاند، برای اظهار نظر پیرامون این مقاله هیچ راهی نیست جز اینکه شما ( یا هر کس دیگر) همان منابع مکتوب را ببنید.من میخواستم برم کتابخانه حسینیه ارشاد و از روزنامهها انبوهی مطالب ناگفته را یادداشت برداری کنم. این منصفانه نیست که کسی بدون دیدن مکتوبات یک طرفه همه چیز را حذف کند. میتوان به یک نفر ( هر کس قبولش دارید) ماموریت بدهید که مطالب را با مکتوبات چک کند.نرسی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۱ (UTC)
در جواب نرسی؛
یک: بحثهای مربوط به قتلهای زنجیرهای جایش در صفحهٔ بحث مقاله است که همانجا پاسختان را دادم. من اینجا نه روزنامهٔ فتح میبینم، نه خرداد، نه عصر آزادگان، نه کتب و مقالات اگبر گنجی و باقی؛ این چه طرز مقالهنویسی است؟! ادعاهای جنجالی در مقاله میآورید به عنوان حقیقت مسلم (!) و بهجای ارجاعدهی درست، میگویید خواننده باید خودش اینها را بداند.
دو:تلویزیون فارسیزبان مورد نظر شما وجود خارجی ندارد؛ بهنظر من چنین چیزی احتیاجی به مقاله در دانشنامه نمیدارد؛ در صفحهٔ بحث مقاله هم نوشتم. این حق من به عنوان یک ویرایشگر است که نظرم را بیان کنم؛ فریاد اعتراض برای چیست؟
سه: شما به چه حقی خودتان را صدای اکثریت میدانید؟ چهکسی گفته که همه(اکثریت) در مورد جمهوری اسلامی همنظر شمایند؟ این مسئله به کنار؛ اینجا چالهمیدان فحشخانه نیست؛ توهین و بینزاکتی واضح - که رفتار شما یک نمونهاش بود - جایی در این دانشنامه ندارد. بهنظر من توهین به صدام حسین هم شایستهٔ توبیخ است.
چهار: در مورد ویرایش Fakahi؛ شما خودتان قبل از اینکه هیچ مدیری بتواند دهان باز کند، چنان کاربر را کوبیدید که از هزار بار جریمه سختتر بود؛ کاربر مذکور از آن زمان به بعد (۱۸ ژوئیه ۲۰۰۸) دیگر ویرایشی نداشته. کاربر راندهشده را چه جریمهای کنم؟ تازه آن کاربر کسی را دیوانه و جنایتکار نخواندهبود. Raamin ب ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۱ (UTC)
- جناب رامین، به «چالهمیدان» توهین نکنید و حرمت محلات مختلف و مردمش را نگاه دارید. لزومی ندارد که کاربری که اهل و یا متولد چالهمیدان باشد، حتما «بیادب» باشد. بسیاری هستند که اهل محلات بالای شهر هستند و بسی بیمعرفت تر، بیادب تر و ... از اهالی جنوب شهر. --سندباد ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)
- چند سوال: آیا برخورد تند یک کاربر با کاربر توهینکننده، سلب کننده وظایف یک مدیر است؟ (در قوانین ویکیپدیا کاربر راندهشده تعریف شده است که جریمه کردناش لازم نباشد؟) مضاف بر این، از کجا معلوم که کاربر Fakahi، به خاطر واکنش نرسی رانده شده است، شاید احساس کرده که فعلا وظیفهای ندارد و ...(شاهد، تعداد ویرایشهای این کاربر است، تنها در حدود ۳۰ مقاله) ؛ نکته دیگر اینکه اگر در مقام مقایسه رفتار Fakahi با نرسی برآییم، آیا توهین و اتهامزنی به کاربران (همکاران) زشتتر است یا فحاشی به سیاستمداران و اربابان قدرت؟ البته که دومی شایسته این محیط نیست، اما اولی عواقب بدتری دارد و بسی غیراخلاقی است.--آبتین ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)
- چرا خرخرهٔ من را میچسبید؟ مگر من تنها مدیر ویکی فارسی هستم؟ نرسی و سندباد و آبتین که لابد بهآفرید را بسیار شایستهتر از من میدانند، چرا نمیروند و به ایشان بابت انجاموظیفهنکردن اعتراض نمیکنند؟ من نظرم را گفتم: بستن کاربر را پس از همهٔ آن بحثهای درگرفته مفید ندیدم. قطع دسترسی هم چوب معلم برای ادبکردن بچههای بد نیست. Raamin ب ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)
- من فقط چند سوال کردم رامین جان. قصد خرخره و مچ گرفتن نداشتم. این سوالها را برای کاستن از شائبهها پرسیدم. دیگر حداقل این موضوع برای من اهمیتی ندارد.--آبتین ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۲۰ (UTC)
- من اصلاً دوست ندارم کسی صدای من باشد و از جانب من نظر دهد. توهین هم طبقبندی نمیکنند. توهین توهین است و اینکه در کجا و به چه کسی شدهاست تفاوتی نمیکند. نرسی بارها علناً به ج.ا.ا توهین کردهاست، من سوال دارم از ایشان که چه کسی به ایشان همچین اجازهای دادهاست و از کجا میداند همه از توهینها و اتهامات ایشان خرسندند؟ و بر فرض محال اگر همه هم خوشحال باشند و کف بزنند آیا باز هم مجوزی برای توهینکردن میباشد؟--کامیار ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۶ (UTC)
- من فقط چند سوال کردم رامین جان. قصد خرخره و مچ گرفتن نداشتم. این سوالها را برای کاستن از شائبهها پرسیدم. دیگر حداقل این موضوع برای من اهمیتی ندارد.--آبتین ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۳:۲۰ (UTC)
- چرا خرخرهٔ من را میچسبید؟ مگر من تنها مدیر ویکی فارسی هستم؟ نرسی و سندباد و آبتین که لابد بهآفرید را بسیار شایستهتر از من میدانند، چرا نمیروند و به ایشان بابت انجاموظیفهنکردن اعتراض نمیکنند؟ من نظرم را گفتم: بستن کاربر را پس از همهٔ آن بحثهای درگرفته مفید ندیدم. قطع دسترسی هم چوب معلم برای ادبکردن بچههای بد نیست. Raamin ب ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)
- چند سوال: آیا برخورد تند یک کاربر با کاربر توهینکننده، سلب کننده وظایف یک مدیر است؟ (در قوانین ویکیپدیا کاربر راندهشده تعریف شده است که جریمه کردناش لازم نباشد؟) مضاف بر این، از کجا معلوم که کاربر Fakahi، به خاطر واکنش نرسی رانده شده است، شاید احساس کرده که فعلا وظیفهای ندارد و ...(شاهد، تعداد ویرایشهای این کاربر است، تنها در حدود ۳۰ مقاله) ؛ نکته دیگر اینکه اگر در مقام مقایسه رفتار Fakahi با نرسی برآییم، آیا توهین و اتهامزنی به کاربران (همکاران) زشتتر است یا فحاشی به سیاستمداران و اربابان قدرت؟ البته که دومی شایسته این محیط نیست، اما اولی عواقب بدتری دارد و بسی غیراخلاقی است.--آبتین ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)
لطفا شماقضاوت کنید: می توانید نظر سوم بدهید لطفا
- آقای رامین گفته اند که ارجاع به روزنامه فتج وجود نداشته است. این بخشی از مطلب من است که ایشان حذف کرده:
پس از رویداد قتل فروهر ها ودستگیری سعید امامی و پیگیری پرونده توسط روزنامه نگاران ، عمادالدین باقی ضمن انتشار اطلاعاتی پیرامون پرونده قتل احمد خمینی در روزنامه فتح بتاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۷۸ همچنین برای اولین بار بخش هایی از پرونده اعترافات سعید امامی و اظهارات نیازی رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح( که پرونده قتل های زنجیره ای را بررسی می کرد ) را منتشر کرد
- ایشان سایت معتبر ایرانیان را وبلاگ دانسته اند.پس در اینصورت لازم است تا مقاله این سایت در ویکی انگلیسی هم حذف شود؟!و همینطور ارجاعات به این سایت در ویکی انگلیسی!
گاه به نظر میرسد درخواست مدرک کردن غیر طبیعی است. برای مثال در مقاله احمد خمینی علت مرگ وی سکته اعلام شده و من هم بنا به آن چنین نوشتم. اما ایشان در مقابل جمله من درخواست مدرک گذاشته و بعد مطلب را حذف کرده:
احمد خمینی فرزند آیت الله خمینی در ۲۶اسفند ۱۳۷۳ در تهران بر اثر آنچه که ایست قلبی اعلام شد در گذشت.[نیازمند منبع]
اینها را بعنوان چند مثال ذکر کردم.نرسی ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)
monobook
[ویرایش]monobook چیست و چه کاربردی دارد؟Navid rabiee ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۰ (UTC)
- نام پوسته اصلی نرمافزار مدیاویکی است (در بخش ترجیحات میتوانید تغییرش دهید). برای ایجاد تغییرات ظاهری در پوسته اصلی ویکیپدیا از صفحاتی با همین نام استفاده میشود. اینجا کامل توضیح داده شده است. برای شما این دو صفحه است: کاربر:Navid rabiee/monobook.css و کاربر:Navid rabiee/monobook.js. یک نسخه اصلی هم هست که تغییرات آن برای همه کاربران ظاهر میشود. حسام ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۲ (UTC)
توبی مگوایر
[ویرایش]بهتر نیست صفحه توبی مکگوایر را به توبی مگوایر انتقال دهیم!؟ علی رجبی ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۱ (UTC)
- در بحث مقاله مطرح کنید. --مهدی.غ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۰۳ (UTC)