What do you think?
Rate this book
136 pages, Paperback
First published January 1, 1831
"وليس يمكن مجادلة شخص ينكر المبادئ"
"وسيكون من الأفضل إعطاء كل حيلة اسماً مختصراً وملائماً, بفضله يكون بالمستطاع فوراً رفض استعمال هذه الحيلة أو تلك عند الاقتضاء"
أرثور شوبنهاور
"وذاك أن الكذب إنما ينتج لا محالة من الأشياء الكاذبة. فأما الصدق فربما ينتج من الأشياء الكاذبة"
أرسطو
"لا تتجادل مع أي شخص كان, ولكن فقط مع أناس تعرفهم وتعلم أنهم عقلاء كفاية"
اثری مختصر، کوتاه و بدون گزافه گویی، در عین حال کاملا مفید و کاربردی.
شوپنهاور در این اثر کوتاه که بصورت کاملا کنایه آمیز نوشته شده، در ابتدا بیان میکند که بدلیل پستی ذاتی بشریت، پیروز شدن در بحث حتی در شرایطی که حق با شما نباشد، مهم تر از نمایان ساختن حقیقت است. در نتیجه این کتاب را به عنوان مجموعه ای از سلاح های نهایی برای پیروزی در هر بحثی، در اختیار خواننده قرار میدهد و تصمیم انتخاب شرایط استفاده از آن را به خواننده و ذات او واگذار میکند، خواه انسانی والاتبار باشد، خواه فرومایه.
طراحی این اثر، ساده و کاربردیست. هر بخش شامل عنوان و توضیح شرایط مباحثه می باشد که در صورت نیاز، چند مثال برای روشنگری و درک بهتر مساله، در انتهای آن بخش ذکر شده است.
شاید در ابتدا، علت حقیقی نگارش چنین اثری توسط شوپنهاور، کاملا شفاف و مشخص نباشد و فقط با دقت بالایی بتوان کنایه آمیز بودن این اثر را بر اساس شناختی از شخصیت او، حدس زد. اما او در انتهای این اثر ذکر میکند که چرا یافتن حقیقت مهم تر از پیروزی در بحث است. اینکه چگونه انسان والامنش در صورتی که هنگام بحث متوجه شود که اشتباه میکند، نظر خود را تغییر داده و با ذهن باز به دنبال حقیقت می گردد و با لجاجت فطری و غرور خود برای پیروزی در بحث، مقابله میکند. شوپنهاور در ادامه ذکر میکند که با توجه به اهمیت موضوع حقیقت، و حماقت اکثر مردم، بهتر است فقط با افرادی به مباحثه پرداخت که در ابتدا مطمئن باشیم، آنها نیز صرفا به دنبال یافتن حقیقت می باشند. در شرایطی که صحبت های فردی احمق را میشنویم، بهتر است سکوت کنیم و از صلح و آرامش لذت ببریم، زیرا هرکس حق دارد که احمق باشد...
Muy pocos son capaces de pensar, sin embargo todos quieren tener una opinión; y siendo así, ¿no será fácil, en vez de crearlas ellos mismos, tomarlas ya listas de otros?Jamás me hubiera imaginado que me iba a divertir leyendo a Arthur Schopenhauer. Este ensayo reúne estratagemas para salir victoriosos de cualquier discusión, aun cuando sepamos que no tenemos razón... Al principio me costó seguirle el ritmo por la gran cantidad de términos específicos y locuciones latinas, que de hecho tuve que buscar para saber qué significaban; para mi tranquilidad, las estrategias (por no decir ardides) más complejas y densas por la carga técnica son las primeras; luego, se tornan breves y más concisas.
Lo que importa no es la verdad, sino la victoria.